#خبر از شهادت!
زمستان سال ۱۳۶۰ بود. شهید علی اصغر دهقانی داوطلبانه در قالب بسیج به جبهه رفته بود.
اولین شبی که در پادگان الله اکبر اسلام آباد غرب از خواب بیدار شده بود و در آن هوای سرد طاقت فرسا ، وضو گرفته بود و در کنار بخاری سالن در حالی که برای نماز صبح آماده می شد. به دوستان و همرزمانش گفت: دیدید دیشب موقع خوابیدن کسل و ناراحت بودم و اصلا خنده ام نمی آمد.
"دیشب خواب شهید بهشتی را دیدم با جمعی از شهدا حلقه وار نشسته بودند به من گفت اصغر آقا آن جای خالی برای شماست.
زمستان سال ۱۳۶۲ بود و آغاز عملیات خیبر نزدیک بود اصغر برای خداحافظی به مرخصی آمده بود وقتی در پایگاه بسیج از بچهها خداحافظی می کرد گفت این عملیات من شهید می شوم از همه دوستان و اقوام خداحافظی کرد و رفت. عملیات خیبر شروع شد و رزمندگان در حال نبرد با دشمن بودند همرزمانش می گفتند اصغر پشتش به سمت کربلا بود وقتی به پهلویش تیر خورد یک لحظه برگشت و صورتش به سمت کربلا شد و زمین افتاد.
🌹 و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاءُ عند ربّهم یُرزقون🌹
#روحش_شاد_یادش_گرامی_باد
@shohadasafadasht97