💫یادی از سردار شهید حاج محمد ابراهیمی 💫 🌷اولین شبی بود که با حاج‌محمـد در یک سنگر بودم. سرشب دیدم گوشه‌ای نشست و شروع به تلاوت سوره واقعه کرد. شب هم از نیمه گذشته، دیدم به نماز شب قامت بست. از آن شب تا شش سال بعد که شهید شد، این دو را در شب ترک نمی‌کرد و کوتاه نمی‌آمد. خواندن سوره واقعه، توسط حاج‌محمـد کم‌کم در جمع رزمندگان مخابرات لشکر 19 فجر یک امر نهادینه شد و هر شب به‌صورت دسته‌جمعی آن را تلاوت می‌کردیم. نماز شب هم برای حاج‌محمـد یک آرامش روحی روانی جدانشدنی بود. باهم برای سرکشی خط پدافندی به زبیدات رفتیم و شب همان‌جا ماندیم. شب، آتش دشمن روی خط شروع شد. آتش سنگینی ردوبدل می‌شد که نمی‌شد از سنگر جُم خورد. نیمه‌شب که شد دیدم حاج‌محمـد دست‌دست می‌کند که از سنگر بیرون برود. - حاجی چیزی شده؟ - سید من یه دقیقه برم اینجا و بیام! فهمیدم وقت نماز شبش است. گفتم: برو! سریع بیرون رفت تا در گوشه‌ای روی خاک، زیر آن آتش و باران سربی نماز شبش را بخواند. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید