🥀قبل از عمليات فتح‌المبين دشمن اقدام به پاتك كرده بود و ما در بحراني‌ترين وضعيت قرارداشتيم. بطوري‌كه از لحاظ مهمات و تجهيزات جنگي با كمبود شديد مواجه شديم. در آن شرايط سخت و دشوار دشمن در فاصله صدمتري ما قرار داشت. مطمئن شديم كه چند لحظه ديگر در محاصره كامل نيروهاي عراقي هستيم. در اين هنگام احد با قدرت تمانم و با توكل به خداوند، بدون هيچ ترس و دلهره‌اي از روي زمين مشتي خاك بلند و بطرف نيروي دمشن جلو رفت و با زبان عربي با آنها صحبت كرد كه تسليم شوند وگرنه نارنجك را پرتاب و ...  🌺تعدادي از نيروهاي عراقي كه حدوداً به چهل نفر مي‌رسيدند همگي اسلحه‌ها را زمين گذاشته و تسليم شدند. بعد از جمع آوري اسلحه‌ها، جلو چشمان همه، دست را بهم ماليده و گل را به زمين مي‌ريزد. اينجا بودكه نيروهاي عراقي متوجه شدند كه مادر آن لحظه با كمبود حتي نارنجك هم مواجه بوديم و با دست خالي با آنها روبرو شديم. در واقع آرامش همراه با توكل اين چهره پرآزرم چنان بود كه حتي نيروي بيگانه هم ياراي مقابله با او را نداشتند.  کازرون 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید