⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐
🌷قبل کربلای 5 برای دیدنش به اهواز رفته بودم. حقوقش را از شیراز برایش گرفته بودم و در اهواز به او دادم، وقت برگشت سوار اتوبوس شدیم، دست کرد جیب و 2000 تومان از همان پول را به من برگرداند. گفتم: این واسه چیه بابا!
گفت: «بدهی من است به شما.»
گفتم: پسرم، بین پدر و فرزند که طلب و بدهی نیست!
گفت: «نه، بابا حساب حسابه، کاکا برادر!»
گفتم: حالا که دیر نمیشه!
گفت: «نه، شاید دیر شد.»
به زور هم که شد طلبش را با من تسویه کرد. چند روز تا شهادتش مانده بود.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید