⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️ 🌹یک روز ناراحت به خانه آمد. گفتم چی شده؟ با ناراحتی گفت: خدا ما را ببخشد، رفتم منزل یکی از کارگران شهرداری، در خانه نه حمام داشتند نه دستشویی و از خانه همسایه ها استفاده می کنند! طاقت نیاورد. همان روز رفت دنبال وام و زمینی خرید تا برای او سرپناهی بسازد! به شوخی گفتم من آخر نفهمیدم تو چه کاره ای، پاسدار، عکاس، فیلمبردار، مسؤل امور هنری، مسؤل سینما یا بنا و کارگر شهرداری!؟ کارتی از جیبش در آورد، محل مسولیتش روی کارت خالی بود. جلو مسولیت نوشت: سرپرست افتخاری رفتگران شهرداری جهرم. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید