شهدای غریب شیراز 🇮🇷
در یکی از عملیات های کردستان، برف و بارندگی شدید سبب طغیان رودخانه و قطع ارتباط نیروهای دو طرف رودخا
اسرا گروه گروه به وطن برمی گشتند. به امید نشانی از او خانه به خانه، شهر به شهر می گردند. "به دنبال بویی از پیراهن یوسف" اما نه خبری می آمد و نه نشانی! سالها در چشم انتظاری و بی خبری گذشت. سال ٨۴ بنیاد شهید در جلسه ای با حضور خانواده های مفقودین رسما اعلام می کند "دیگر منتظر نباشید.." و تمام! اما مگر میشود یعقوب دست از یوسف بشوید؟! همچنان سالها گذشت و مادر زمزمه کرد 🌹" گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل میرسم میبویم او را"🌹 مادر وقتی که چشم می بست، هنوز منتظر بود! 🌷شهید مفقودالاثر مهدی ذوالقدری http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75