✨هروقت با محمد میرفتیم سر مزار عباس(برادر شهیدم)کلی زیر لب باهاش حرف میزد. میگفتم :چی میگی⁉️ میگفت :بعد میفهمی❗ یه شب خواب دیدم یه لباس سفید نورانی پوشیده،گفتم: از کجا آوردی⁉️😳 گفت :عباس برام آورده.😇 خواب را که براش تعریف کردم گفت: وقتشه برم جبهه، رفت و شهید شد.🥺 فهمیدم روزهایی که بر مزار عباس می رفتیم عباس را واسطه می کرد برای شهادتش!💔 🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋 @shohadaye_shiraz