💫یادی از شهیدآیت الله سید عبدالحسین دستغیب 💫
🌷آقای سید مهدی جمارانی نقل می کرد، قبل از انقلاب در زندان یک هم بندی کمونیست دو آتشه داشتم که اصلاً دین را قبول نداشت. او می گفت من از میان شما اهل علم تنها یک نفر را قبول دارم، آقای دستغیب شیرازی!
گفتم ایشان را از کجا می شناسی؟
گفت: مدتی که در زندان ساواک بودم، نیمه شب در را باز کردند و یک سید روحانی لاغر اندام را داخل انداختند. تا دیدم آخوند است سرم را زیر لحاف بردم. نزدیک آفتاب بود که دیدم دستی به آرامی من را نوازش می دهد و با مهربانی می گوید: آقای عزیز نمازتان قضا می شود!
با پرخاش گفتم من کمونیستم، دین ندارم.
گفت: ببخشید شما را بدخواب کردم، عفو کنید.
صبح که از خواب بیدار شدم، مرتب از من معذرت خواهی می کرد که من را بدخواب کرده است. آنقدر که شرمنده شدم. گفتم شما مسن هستید روی سکو بخوابید من پائین می خوابم. گفت: نه، شما سابقه دارید، سختی بیشتری کشیدید، جای بهتر برای شما.
مدتی که هر دو در یک سلول بودیم، من سخت شیفته اخلاق این مرد بزرگ شدم.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید