تحریریه روزنامههای زنجیرهای یا شعبه رسانههای بیگانه؟!(۴)
اما از همه تأسفبارتر، تلاش برای تطهیر گروهک تروریستی داعش در جریان حادثه شاهچراغ بود. با این که این گروهک روسیاه خود در بیانیهای رسمی مسئولیت این حمله تروریستی را برعهده گرفته بود، آذر منصوری و سعید شریعتی بهطور جداگانه در توئیتهایی این موضوع را زیر سؤال بردند!
جالب اینکه که آذر منصوری اذعان کرد تا پیش از روشن شدن همه ابعاد این جنایت نباید درباره عوامل آن قضاوتی کرد.
سؤال اینجاست که ایا ایشان و همفکرانشان در ماجرای فوت مرحومه امینی، کیان پیرفلک، آیلار حقی و... نیز همین موضع را داشتند؟
نفرتپراکنی درباره مدافعان امنیت
رسانههای مدعی اصلاحات به همان اندازه که وکیل مدافع
مخالفین نظام اند، طبعا علاقه زیادی به کسانی که جان خود را برای دفاع از نظام و مردم، کف دست گرفتهاند، ندارند! در این رسانهها نمونههای زیادی از مصاحبه با خانوادههای کسانی که در اغتشاشات اخیر جان خود را از دست دادهاند مشاهده میکنیم، البته با این قید که هیچکدام خانواده شهدای مدافع امنیت و نیروهای امنیتی و انتظامی نیستند! بهعلاوه بعضی از مدعیان اصلاحات به صراحت علیه این قشر فداکار نفرتپراکنی میکنند. بهعنوان مثال علی شکوریراد، سخنگوی جبهه اصلاحات در توئیتر مینویسد: لباسشخصیها وارد جمعیت معترض میشوند، شعارهای زشت سر میدهند، میشکنند، تخریب میکنند، چادر از سر زنان میکشند، قرآن و مسجد آتش میزنند و گاهی بهطور اتفاقی کشته میشوند، اما شهید تلقی شده، مراسم تشییع آنها در رسانه ملی نمایش داده میشود و از آنها تجلیل به عمل میآید.»
حفاظت از منافع آمریکا با تمرکز بر شرقهراسی
وبسایت صدای آمریکا در مطلبی نوشت: «روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از سفر ابراهیم رئیسی به چین نوشت «براساس قواعد حاکم بر روابط بینالمللی، سفر رئیسجمهور رئیسی به چین قبل از آنکه چین رسماً بهخاطر مواضع ضدایرانی شی جین پینگ از دولت و ملت ایران عذرخواهی کند، اقدام درستی نبود.» به نوشته این روزنامه نهتنها دولت چین حاضر به تصحیح «موضع ضدایرانی شی جین پینگ نشد، بلکه از هیئت بلندپایه ایرانی این امتیاز بسیار مهم را گرفت که بر تعلق تایوان به چین تأکید کند بدون اینکه مابهازای آن را با تأکید چین بر تعلق جزایر سهگانه خلیجفارس به ایران دریافت نماید.»»
صدای آمریکا در ادامه نوشت: «روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه «در جریان سفر رئیسی به پکن، سه نکته در تبلیغات رسمی برجسته شد» نوشت: یکی استقبال رسمی بود که به تعبیر نویسنده این روزنامه از مصادیق «آفتابه لگن هفت دست» بود و از نظر این روزنامه «چیز تازهای نبود بهویژه آنکه رئیسجمهور چین حاضر نشد تا کنار خودروی رئیسجمهور کشورمان بیاید.» دوم اینکه بر اجرائی شدن قرارداد همکاری ۲۵ ساله دو کشور تأکید شد که به ادعای روزنامه «جمهوری اسلامی» آنهم «اولاً بهمثابه وعده سرخرمن است و ثانیاً از جهات مختلف زیر سؤال قرار دارد؛ و سوم اینکه در بیانیه پایانی سفر، بر چین یکپارچه تأکید شد.» از نگاه روزنامه «جمهوری اسلامی» مسئولین حکومت «نباید تصور» کنند که با «وعدههای دولت چین گشایشی در اقتصاد» ایران پدید خواهد آمد. نویسنده مطلب برای این ادعای خود به افزایش قیمت دلار «در روز بعد از پایان سفر رئیسجمهور به چین» اشاره کرد.»
گفتنی است اقداماتی که از سوی رسانههای مدعی اصلاحات صورت میگیرد، بهدلیل همسو بودن با مواضع رسانههای مزدور خارجی، در موارد زیادی مورد استفاده و استناد آنها قرار میگیرد.
با این اوصاف، ذهنهای بیطرف و حقطلب بایستی قضاوت کنند که این رسانهها مستحق چه نوع برخوردی از سوی حکومت هستند و رفتاری که تاکنون با آنها صورت گرفته است، چه نسبتی با استحقاقشان دارد؟ خوب است افراد دغدغهمند و اهل تحقیق، نمونههای مشابه اقداماتی که رسانهها در سایر کشورها انجام دادهاند و برخوردی که از سوی حاکمیت با آنها صورت گرفته است را بررسی و با داخل کشور مقایسه کنند تا روشن گردد جمهوری اسلامی چه میزان مدارا و سعهصدر در برابر برخی مطبوعات و رسانهها روا داشته است و آیا توقیف روزنامه سازندگی تنها بهخاطر یک تیتر اقتصادی بوده است؟ حال آنکه نمونههای بسیار بدتر از این تیتر در سابقه این روزنامه و سایر روزنامههای زنجیرهای به چشم میخورد.
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi