🔆زنگ عبرت
✍ردّولایت فقیه؛ در حدّ شرک بالله❗️
♦️حديث مقبوله عمر بن حنظله را همه شنيده ايدکه حضرت صادق ـ عليه السلام ـ در جواب اين سؤال که وقتي ما به شما در امور حکومتي دسترسي نداريم چه کار کنيم؟ اگر اختلافي در مورد ارثي يا مسأله ديگري، پيش آمد به طوري که به قضاوت قاضي نياز شد و به شما دسترسي نداشتيم چه کار کنيم؟ فرمودند: به فقهاء جامع الشرائط مراجعه کنيد و بعد فرموند: «... فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمٍ وَ لَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُكْمِ اللَّهِ اسْتَخَفَّ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا كَافِرٌ رَادٌّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدٍّ مِنَ الشِّرْكِ بِاللَّه ...»👇 اين سخن حضرت به چه معناست؟ اينکه ميفرمايند: ردّ کردن حکم فقيه جامع الشرايط، حکم شرک را دارد يعني چه؟ کسي که حکم فقيه جامع الشرائط را ردّ ميکند، نميگويد: دو خدا وجود دارد؛ بلکه ميگويد: حکم اين فقيه را قبول ندارم. اين فقيه هم نه خدا، نه پيغمبر و نه امام معصوم است؛ بلکه يک فقيه است؛ چرا بايد انکار حکم او باعث شرک شود؟
🔹چراکه وقتي اطاعت امام معصوم ـ عليه السلام ـ واجب است، و او فرمود: من فلاني را وکيل يا حاکم يا نائب خودم قرار دادم و بايد از او اطاعت کنيد، اطاعت او چه حکمي دارد؟ وقتي اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ شخصي مثل مالک اشتر را تعيين ميکنند و ميگويند: او را عامل قرار دادم و اطاعت او بر شما لازم است، چه کار بايد کرد؟ در اين صورت اطاعت مالک اشتر واجب ميشود؛ چرا؟ چون اطاعت امام معصوم است. چرا اطاعت امام معصوم واجب است؟ چون اطاعت خداست؛ اين حکم، مصداق ربوبيّت تشريعي الهي است. خدا گفته است: امام معصوم بايد حاکم باشد، و وقتي امام فرمود: «در مرتبه نازلتر حاکم شما ولي فقيه است»، اطاعت از او، از مصاديق اطاعت از ربوبيّت تشريعي الهي ميشود. در اين صورت اين سخن که انکار حکم او در حدّ شرک به خداست (هُوَ عَلَى حَدٍّ مِنَ الشِّرْكِ بِاللَّه) معنا پيدا ميکند.
چرا إبليس با ردّ يک قانون إلهي و سجده نکردن به آدم، مشرک شد؟ إبليس به واسطه انکار تشريع إلهي مشرک شد. همانطور که او با انکار ربوبيّت تشريعي خدا مشرک شد، ردّ امام معصوم هم موجب شرک ميشود. البته اين شرک، شرک باطني است. اين شرک، شرکي نيست که موجب استحقاق زدنِ گردن آن شخص شود؛ بلکه اين شرک در مقابل ايمان است و غير از شرکي است که در مقابل اسلام است. اين کفر و شرک باطني است و احکام ظاهري آن محفوظ است؛ يعني طاهر است، ذبيحهاش حلال است و ازدواج با آن هم هيچ اشکالي ندارد؛ همان طور که منافقين در صدر اسلام اينگونه بودند. شرک ظاهري در مقابل اسلام، و شرک باطني در مقابل ايمان است.«هُوَ عَلَى حَدٍّ مِنَ الشِّرْكِ بِاللَّه»، يعني وقتي من ميگويم: «شما به محمد بن مسلم مراجعه کنيد، هر چه او گفت، اطاعت کنيد»، اگر اطاعت نکرديد و حرف من را ردّ کرديد، يعني حرف خدا را ردّ کردهايد و اين شرک تشريعي است. اگر از قاضياي که خليفه اموي يا خليفه عباسي تعيين کرده است، اطاعت کرديد، حکم او را شريک حکم خدا قرار دادهايد؛ پس مشرک شدهايد. از اين جهت وقتي توحيد را تحليل کنيم و مراتبش را بسنجيم، به اينجا ميرسيم که توحيد، ولايت اميرالمؤمنين، ولايت امام رضا و ولايت ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ را هم شامل ميشود و در مرتبه بعد ولايت فقيه را هم در بر ميگيرد.
♦️بنابراين اگر کسي بگويد: امروز ولايت فقيه حصن الهي است و من دخله أمن من عذاب الله، حرف گزافي نزده است. به همان دليل که «لا اله الا الله» حصن الله است، به همان دليل که «ولايت علي بن ابيطالب» حصن الله است و به همان دليل که «ولايت امام رضا» از شروط توحيد است، به همان دليل هم ولايت ولي فقيهي که مرضيّ امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه ـ است، جزء حصن الهي و از شروط توحید و دخیل شدن در وادی ایمان میباشد.
📖بحار الانوار، ج 2، ص 221
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi