#امام_سجاد علیه السلام
لبریزم از واژه اما بسته است گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
سجادهام را گشودم، شاید که دلتنگی ام را
با یاد آن سجدههای طولانیات بگذرانم
یک گوشه تنها نشستم، جام دعا روی دستم
حالا که اینگونه مستم، باید صحیفه بخوانم
نیمه شب ست و منم که، در کوچههای مدینه
در انتظار تو با آن، انبان خرما و نانم
ای کاش میسوخت کوفه،در شعله خطبههایت
در شعله خطبههایت میسوزد اینک جهانم
آن روز با تب چه کردی در آتش خیمهها؟...آه
در دود خیمه چه دیدی؟ با من بگو تا بدانم
وقتی چهل سال با اشک افطار کردی، چگونه
آب گوارا بنوشم؟ اصلا مگر میتوانم؟
#زهرا_جودکی☘️
#محرم #شعر_عاشورایی
@shokoohsher✨