حکایت عاشقی داستان های کوتاه از شهدای ارتش 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ♦️نماز جماعت ✍شهید نصر اصفهانی برای نماز جماعت اهمیت زیادی قایل بود، به ویژه برای نماز صبح. همیشه جزو نخستین کسانی بود که در کوی «شهید فلاحی» برای برپایی نماز صبح حاضر می‌شد. اگر ما هم تنبلی می‌کردیم و در نماز صبح حاضر نمی‌شدیم، به ما تذکر می‌داد. بعد از نماز هم باخودروی شخصی‌اش، همکاران را به اداره می‌برد. ✔️✔️✔️✔️🔺🔺✔️✔️✔️✔️   🔸نمونه جالبی از جماعت ایشان به یاددارم: ✍«در بیمارستان بستری و واقعاً لاغر و نحیف بود و روزهای آخر زندگی‌اش راسپری می‌کرد. به همراه «سرهنگ براتی» به ملاقات ایشان رفتیم. درست لحظه‌ای که رسیدیم، صدای اذان برخاست». به ما گفت: «وقت نماز است، چرا پیش من آمدید؟! چرا به نماز جماعت نرفتید؟!» و پس از احوالپرسی، ما را به نماز جماعت دعوت کرد. 🔹هرگز نتوانستم خودم را لحظه‌ای به جای او فرض کنم. اگر من در آن حالت بودم، حتی نمی‌توانستم از جای خود تکان بخورم؛ اما ایشان مسیر زیادی را برای ادای این فریضه،نماز جماعت، طی می‌کرد تا به تکلیف عمل کند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def