فروشگاه صریر
🔺️سلیمانی عزیز ✍ نوشته‌ی : 🔹️ عالمه طهماسبی 🔹️ لیلا موسوی 🔹️مهدی قربانی 📚 انتشارات حماسه یاران
؛ خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سردار سپهبد شهید (رحمه الله علیه) ؛ اثری تولیدی و محصول مصاحبه‌ها، گفتگوها و خاطرات شفاهی دوستان، هم‌رزمان و آشنایان که سعی دارد با قلمی ساده و دلنشین، گوشه‌ای از زندگی مرد همیشه در صحنه جبهه مقاومت را ‍‍ پیشکش نگاه خوانندگان کند. 🔹️برشی از کتاب👇 زدیم بغل. وقت بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءاللّه.» نگاهم کرد. ‌گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. ــ حاج‌آقا شما همه نمازهاتون قبوله. قصه‌اش فرق ‌می‌کرد. رفته بود . قرار داشت با . تا رئیس‌جمهور برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش ‌پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز. همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده. پایان نماز پیشانی‌اش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی برای نابودی نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ اومدم اینجا نماز خوندم.» @shop_sarir