ترجیع‌بند محتشم بند سوم آل نبی چو دستِ تظلّم برآورند ارکان عرش را به تلاطم درآورند بر خوانِ غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند نوبت به اولیا چو رسید، آسمان تپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش- اهل ستم، به پهلوی خیرالنسا زدند پس آتشی ز اخگرِ الماس‌ریزه‌ها افروختند و در حسن مجتبی زدند وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود کندند از مدینه و در کربلا زدند وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت، کوفیان- بس نخل‌ها ز گلشن آل عبا، زدند پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید بر حلق تشنهٔ خَلَفِ مرتضی زدند اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو فریاد بر درِ حرم کبریا زدند 🏴🏴🏴🏴 یا حسین ع https://eitaa.com/shoratribune