هدایت شده از قاسم روانبخش
🔴 وعده های سرخرمن که معکوس شد!! هر چند در روزهای اخیر با رفتن دو لیبرال از هیات دولت و اعدام دو مفسد در بازار ارز و سکه، دلار و سکه شیب نزولی طی کرد و به مرز 11 هزار تومان رسید. هر چند دولت محترم در این ایام با کمک گرفتن از کمیته امداد، در حال توزیع سبد غذایی 200 هزار تومانی به اقشار مختلفی است که حقوق آن ها زیر 3 میلیون تومان است؛ ولی همه می دانیم که این گونه اقدامات مرهم های موقت و کوتاه مدت و اورژانسی است. بر فرض که دلار در سقف 11 هزار تومان بماند و دولت تلاش کند که آن را برای مدتی در این کانال نگه دارد ولی نسبت دلار 11 هزار تومانی با دلار 3200 تومانی که در آغاز سال جاری بوده تقریبا چهار برابر است. و این به معنای آن است که قدرت خرید مردم به طور قابل ملاحظ های کاهش یافته است و عملا درآمد مردم به ربع 6ماه قبل یعنی یک چهارم رسیده است. با این محاسبه چنان چه فردی در 6 ماه پیش 2 میلیون تومان دریافتی داشته است اکنون تقریبا به 500 هزار تومان کاهش یافته است. این درحالی است که جمع کثیری از مردم از جمله طلاب حوزه های علمیه زیر یک میلیون حقوق دریافت می کنند. بررسی واقع بینانه جامعه نشان می دهد که تقریبا10 میلیون کارگر و کارمند در این سطح وجود دارند که با احتساب متوسط یک همسر و دو فرزند برای آن ها به 40 میلیون می رسد. در نتیجه از جمعیت 86 میلیونی کشور بیش از 40 میلیون آن ها دچار بحران اقتصادی هستند. برای این دسته از اقشار جامعه، اگر واقع بینانه قضاوت کنیم وضعیتی غیر قابل تحمل پیش آمده است. با بررسی ساده و سرانگشتی سبد زندگی این گونه خانوده ها، نشان می دهد چنان چه این افراد صاحب خانه باشند و نیاز به اجاره مسکن نداشته باشند و فرزند در حال تحصیل نداشته باشند و به سفر تفریحی و زیارتی هم نروند و فرزند در سن ازدواج نیز نداشته باشند و گوشت و میوه را نیز از سبد غذایی خانواده حذف کنند و پول آب و برق و تلفن و گاز نیز محاسبه نکنیم و سرانه پوشاک و کفش و سایر هزینه ها از جمله بهداشت و درمان و مهمان را نیز از این سبد کم کنیم، تنها سرانه غذایی بدون گوشت و میوه و کرایه جابجایی در داخل شهر، تقریبا 10 هزار تومان در روز می شود که یک خانواده 5 نفره باید ماهانه یک میلیون و پانصد هزار تومان هزینه کند. ولی با محاسبه اجاره مسکن و هزینه تحصیل بچه ها از کیف و کفش و کتاب و دفتر و حمل و نقل آن ها و هزینه های کمر شکن آب و برق و تلفن و گاز و هزینه های ازدواج بچه ها عملا زندگی را بسیار سخت کرده است که برخی خانواده مجبورند برای جبران آن چند شیفت کار کنند. شاید به همین دلیل است که دولت، اقشاری که حق دریافت سبد کالا را دارند، به سطح 3 میلیون حقوق افزایش داده است. بی تردید خانواده ها برای اداره زندگی مجبورند درآمدهای خود را اولویت بندی کنند اولین کاری که صورت می گیرد ازدواج فرزندان رابه تعویق می اندازند که نتایج و آثار زیانباری بر جامعه می گذارد. یا این که باز هم از سبد غذایی بدون گوشت و میوه بکاهند و در حد نان خالی و سیب زمینی و پیاز اکتفا کنند. این درحالی است که هنوز نان و سوخت گران نشده ودولت آن ها را با فشار در سطح قبلی نگه داشته است ولی چنانچه این دوقلم نیز افزایش یابند وضعیت به مراتب از آن چه هست سخت تر می شود. از نتایج این وضعیت بد اقتصادی، فروپاشی برخی خانواده ها، تقاضای مهریه از سوی برخی زنان و زندانی شدن شوهران، افزایش بزهکاری و فساد، محرومیت برخی فرزندان از ادامه تحصیل یا حتی از تحصیل و مشکلات بهداشتی ودرمانی کودکان و اعضای خانواده خواهد بود. علاوه بر آن، موجب افزایش ضریب جینی و ایجاد شکاف عمیق میان طبقه دارا و کم بضاعت جامعه می گردد که بیش از نیمی از جمعیت را تحت تاثیر فقر مطلق قرار می دهد. براستی چه کسی یا چه کسانی مسوول این وضعیت ناهنجار و بد اقتصادی هستند؟ آقای روحانی و جهانگیری در نطق های انتخاباتی خودشان وعده دادند که در سایه سیاست های دولت اصلاح طلبان، وضعیت زندگی و درآمد مردم را به اندازهای ارتقا خواهند بخشید که دیگر فرد کارتون خواب یا کودک کار، در کشور وجود نداشته باشند و مردم را به سطحی از رفاه خواهند رساند که مردم به دولت یارانه بدهند نه این که از دولت یارانه بگیرند. ولی در سایه بی تدبیری های دولت به اصطلاح تدبیر و امید! شرائط به گونه ای شده که بیش از نیمی از مردم ایران همانند اعضای کمیته امداد و بهزیستی مستحق سبد کالای 200 هزار تومانی شده اند! ادامه👇👇