«شعر مقاومت در دهههای چهل و پنجاه»
در شعر شاعران جریان مقاومت عصر پهلوی که عمدتاً گرایش سیاسی دارند، هرچه از دهۀ 40 به دوران سقوط سلطنت نزدیک میشویم، استفاده از نمادهای شخصی، منفرد و غیرتکراری کاهش مییابد و زبان بهسمت نمادگراییِ تکرارشونده و قابلفهم سوق مییابد و بر میزان توجه به مخاطب عام و کمی شاعرانگی در سرودهها افزوده میشود.
با درنظرگرفتن سیر تکامل این جریان در دهههای 40 و 50، شعر مقاومت را در سه گرایش اصلی زیر میتوان طبقهبندی کرد:
نخست: دورۀ رواج شعر سیاسی در دهۀ چهل و فعالیت ادبی شاعرانی چون: سیاوش کسرایی، اسماعیل شاهرودی، اسماعیل خویی، شفیعی کدکنی و نعمت میرزازاده.
دو: دوران رواج شعر چریکی در سالهای1347 تا1350و ظهور شاعرانی از قبیل: سلطانپور، شفیعی کدکنی، جعفر کوشآبادی، اسماعیل خویی، نعمت میرزازاده و علی موسوی گرمارودی.
سه: رواج شعر سیاسی و مقاومت دهۀ 50 با محوریت شاعرانی چون: میرزازاده، گلسرخی، سلطانپور، موسوی گرمارودی، شفیعی، صفارزاده، کسرایی و خویی.
(بنگرید به حسین پور چافی، جریانهای شعری معاصر، ص ۳۴۱ تا ۳۴۵)
در نگاهی اجمالی و بدون درنظرگرفتن تفاوت شاخهها مختلف شعر مقاومت و شگردهایی که هریک از شاعران در پرداخت مفاهیم سیاسی و انقلابی در سرودههای خود دارند؛ ویژگیهای زبانی، ادبی و محتوایی اصلی این جریان را در موارد زیر میتوان دستهبندی کرد:
_ تغییر دستگاه واژگانی، استفاده از زبان ولحن حماسی و ورود واژگانی جدید به اشعار شاعران این جریان چون: جنگ، جهاد، جنگل، شهید، شقایق، گل، گلوله، تیر، تفنگ، خون، خنجر و... .
_استفاده از قالب شعری نیمایی و شعر منثور، کمی توجه به عناصر موسیقایی و وجود ضعف موسیقایی در برخی اشعار.
_گرایش بهصراحت، کمرنگ شدن تخیل و تصویر، و نزدیکی بیان سرودهها به شعار.
_ تعهد در برابر مسلک یا مکتب و همچنین گرایش از مخاطب خاص بهسمت مردم و در نتیجه ضعف بنیان شاعرانگی در اشعار در مقایسه با دیگر جریانها.
_ تغییر در حوزۀ درونمایهها و بنمایهها و روی آوردن به مفاهیم و موضوعات جدید چون غربستیزی و دشمنی با امپریالیسم، اشاره به قیامها و قهرمانان ملّی و مذهبی، تطبیق با انقلابهای مردمی دیگر ملل، دعوت به مقاومت، بیان رنجها و سختیهای تودۀ مردم، محکومکردن هنر برای هنر و دفاع از هنر سیاسی و متعهد به خلق و اجتماع.
_ تقسیم جریان شعر مقاومت به دوشاخۀ «شعر مذهبی» و «شعر خلقی و چپگرا» متناسب با نگرش سیاسی و اجتماعی شاعران.
در ادامه، بخشهایی از شعر «مجسمۀ آزادی» را میخوانیم. این شعر از دفتر «سحوری» سرودۀ نعمت میرزازاده است که نخستینبار در سال 1349 منتشر شده و میتوان آن را نمایندهای از جریان شعر مقاومت متمایل به شاخۀ مذهبی دانست:
...بر تلّی از دلار ستاده است
در دست مشعلیش فروزان
غولی خشن- به چهرۀ قدیسی-
با مشعلی عظیم که با آن
اعماق بیشۀ بولیوی را
روشن کند
... بر تلّی از دلار ستاده است
این پیکره مبشر آزادی است:
آزادی ربودن
آزادی هجوم.
اینک هزار کشتی تاراج
از چار سوی پهنۀ گیتی
خشنودی فرشتۀ آزادی را
-با ارمغان آنچه توان یافت-
رو سوی این گرسنه روانند
ای غول!ای مزور قدیس!
ای مشعل!
ای چراغ شب رهزنان دریایی!
با باد شرق
بر تو
سرانجام میوزم.
(تاریخ تحلیلی شعر نو، ج ۴، ص ۷۸)
"از کتاب منشور دوم/ محمد مرادی ص ۸۹ و ۹۰"
#محمد_مرادی
#شعر_پایداری
#شعر_معاصر
https://eitaa.com/mmparvizan