بیعت با سوسمار
أصْبَغ بن نُباته میگوید:
امیرمؤمنان امام علی علیه السلام، به ما امر فرمود که از کوفه به مدائن برویم. روز یکشنبه به راه افتادیم.
در میان راه، از میان ما «عمْرو بنحریث» و «أشعث بن قَیْس» و «جَریر بنعبدالله بَجَلی» با پنج نفر دیگر جدا شدند و راه خود را به سوی حیره کج کردند و به ما گفتند:
چون روز جمعه فرا رسد ما در مدائن به علی(علیه السلام) میرسیم و قبلاز آنکه مردم برای نماز جمعه مجتمع گردند میآییم تا نماز را با علی(علیه السلام) بخوانیم. آنها به دیاری رسیدند که به آن «خَوْرنق» و «سَدیر» میگفتند.
آن هشت نفر در خورنق یا سدیر در وقت ظهر نشستند و به خوردن ناهار مشغول شدند. یک ضب (سوسمار) از جلوی آنها گذشت. آن را صید کردند.
عَمرو بنحریث، دست سوسمار را باز کرد و (با لحنی تمسخر آمیز) به همراهانخود گفت: با این سوسمار بیعت کنید. این امیرالمؤمنین شماست.
آن هشت نفر با آن سوسمار بیعت کردند و سپس آن را رها کردند و خودشان از آنجا به مدائن کوچ کردند و گفتند علی ابن ابیطالب (علیهما السلام) چنین میپندارد که از علم غیب اطلاع دارد.
ما اینک او را از امارت مؤمنان، خلع کردیم و به جای او با سوسماری بیعت کردیم.
آنان روز جمعه به مدائن رسیدند و در هنگامی که أمیرالمؤمنین علیه السلام بر بالای منبر خطبه میخواند، وارد مسجد شدند.
🔹حضرت فرمود: رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم)، برای من احادیث بسیاری را به راز گفته است که در هر حدیثی از آن احادیث، دری است که از آن یک در، هزار در دیگر گشوده میشود.
خداوند تعالی در کتاب عزیز خود میگوید:
«یَوْمَ نَدْعُو کُل أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ.»؛
قیامت روزی است که ما در آن، هر دسته و جمعیتی از مردم را با امام خودشان میخوانیم»
📖(اسرا: 71)
و من به خدا قسم میخورم که در روز قیامت، هشت نفر از این امت، محشور میشوند که امام آنها، ضب (سوسمار) است و اگر بخواهم نام آنها را ببرم، میبرم.
در این حال، رنگ از چهرههایشان پرید و بند بند آنها لرزیدن گرفت و عمر و بن حریث از شدت ترس و دهشت،
مانند شاخه سعف (برگ درخت خرما) تکان میخورد.
📙منابع :
بصائر الدرجات ج۱ ص۳۰۶
مناقب. طبعسنگیج، ص 421- ؛
مدينة المعاجز : ج 3: ص 168 ح815; عن الهداية للحضيني: 134
الخرائج : 1: 225 ح70
بحارالانوار :ج 33: ص 384 ح614.
@Sibtayn