🍀 بسیج 🍀 حاج آقا جمشیدی، که یکی از روحانیون عالی قدر در زمان اسارت ما بودند، نقل می کردند که یک روز تیمسار نظّار- او فرمانده کل اسرا بود- وارد کمپ ما شد و خودش شخصاً ناظر شکنجه ی آزادگان بود. در بین این اسرا، چند نفر از بسیجیان کم سن و سال هم بودند. من به او گفتم: تیمسار نظّار، این اسرای کم سن و سال که گناهی ندارند؛ چرا آنها را اذیت و آزار می کنید؟ او گفت: جمشیدی، به خدا قسم هر کدام از این بسیجی ها را بکشیم، مثل این است که یک خمینی را کشته ایم. اسرایی که در خط امام بوده و با عشق به ولایت به جبهه آمده بودند، با همان صلابت در اردوگاه ها زندگی می کردند و اسارت را می گذراندند و این موضوع برای دشمن بسیار شکننده بود. اسیرانی با این ویژگی برای دشمن آن قدر غیر قابل تحمل بودند که خود عراقی ها هر یک از آنان را به امام تشبیه می کردند. این چیز کمی نیست و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت و باید تحلیل های زیادی درباره ی آن بشود. اگر اسرای ما در اسارت آن همه اذیت و آزار روحی و جسمی دشمن را تحمل کردند، برای کمبود نان وغذا و امکانات بهداشتی و فضای مناسب نبود. تاکید نکردن اسرا بر این جنبه ها دشمن را عصبانی می کرد و بارها می گفتند: هر وقت از شما می پرسیم چه چیزی می خواهید، از کمبودهای مادی حرف نمی زنید، بلکه می گویید قرآن و کتاب و...... می خواهیم. پس اذیت و آزار اسرای ایرانی مربوط به این کمبودها نبود و آنچه دشمن را وادار می کرد تا آن مواضع خصمانه را نسبت به اسرای ما بگیرد، اعتقاد والای بچه ها به امام و نظام بود. واقعاً اسرای ما آبروی نظام را در طول اسارت تا زمان آزادی و بازگشت به ایران حفظ کردند. 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 @sireshohada