. مرا ای ماهی دلمرده‌ی محبوس، یادت نیست؟ چه خواند این تُنگ در گوشَت که اقیانوس یادت نیست؟! همین اندازه می‌دانی که از تقدیر دلگیری پریشانی ولی چیزی از آن کابوس یادت نیست چنان در غار تنهایی فرو رفتی که میبینم شکوه سکه‌های عهد دقیانوس یادت نیست منِ گمراه، با چشمان کورم تا خدا رفتم تو حتی راه را ای شیخ، با فانوس یادت نیست! در این پیرانه سر، ناگه به یاد توبه افتادی گناهت را ولی افسوس... آه افسوس! یادت نیست @skybook