.
.
مرد با صدایی رسا گفت:
سلام بر تو ای امام عادل، ای ماه تمام، ای شیر شجاع میدان نبرد! درود خدا بر تو که از تمام مردم افضلی، درود و صلوات خدا بر تو و بر آل تو
ای علی، شهادت میدهم که تو به حق و صدق امیرالمؤمنینی، و همانا تو وصی رسول خدا و خلیفه پس از او و وارث علم او هستی.
ای علی، نفرین خدا بر آنکه حق تو را انکار و مقام بزرگت را انکار نماید
هر آینه عدالت تو جهان را پُر ساخته و چون باران، پی در پی رحمت و رأفتت بر همگان برکت آورده است
سپس در حالی که جمعیت از فصاحت و بلاغت مرد به تحسین آمده بود، چند قدم نزدیک شد و نامه حاکم یمن را به امام داد.
علی نامه را خواند و خرسند شد. مرد دوباره با صدایی رسا و جملاتی فصیح گفت: من به نمایندگی از تمام اهالی یمن، که جملگی از دوستداران تو هستند، با تو بیعت میکنم. پس هر جا میخواهی ما را بفرست که بیشک ما را مردانی شجاع و با تدبیر خواهی یافت.
علی لبخندی زد و گفت: خداوند شما را رحمت کند.
ما برای اطاعت از تو به جهان پای گذاشته و به فرمان تو از جهان خواهیم رفت. ما را در هر بلا و فتنهای آزمایش کن تا صدق ما بر تو آشکار گردد.
مالک به عمّار نگاه کرد که با لبخند تحسینبرانگیز و چشمان به شوقآمدهاش به نماینده یمنیان خیره شده بود.
امام سری به تأیید تکان داد و گفت:
نام تو چیست ای مرد؟
-
#عبدالرحمن
- فرزند کدام یک از یمنیان هستی؟
-
#فرزند_ملجم
سلیم به امام نگاه کرد که ناگهان در هم شده و لبخندش زایل گشته بود. .
- آیا تو
#مرادی هستی؟
- بلی یا امیرالمؤمنین
.
.
📚پس از بیست سال/ سلمان کدیور
.
.
@skybook