📘 دو داستان کوتاه پول سمی گویند شخصی ثروتمند در شهر، مبلغ زيادی از پول خود را به سمی كشنده آغشته كرد و به يک موسسه خيريه اهدا كرد كه بین فقرا توزيع شود تا از شر نيازمندان راحت شود. فرماندار شهر و 30 تن از نمايندگان و 3 مسئول دفتر و 7 معتمد محله و زن مدير كل مردند ولی آسيبی به نیازمندان نرسید! دامن گلدار از مادر بزرگ پرسیدم؟؟ بابا بزرگ تا حالا واست گل خریده ؟؟؟ گفت:نه ولی تمام دامنهایی ک برام خریده گلدار بوده …!!!! عشق یعنی درک کردن انچه هست نه انتظار انچه نیست .... 🔻 کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:👇👇 https://eitaa.com/sofrhayasemani