🌸 گوهر و صدف دین 🌺 شریعت و طریقت و حقیقت ✳ برداشت نادرست از عبارت مولانا در مثنوی 🔹 دین، گوهر و صدفی دارد. گوهر دين، لبّ و حقيقت دين است و صدف دين، قشر و ظاهر آن است. لبّ و حقیقت دین همان وصول و رسیدن به خداست و صدف دین، همان شریعت و طریقت است. در واقع، صدف دین که شریعت و طریقت است، محافظ گوهر دین است و بدون آن، گوهر از بین می‌رود. از این‌رو، نباید تا لحظه مرگ، قشر و ظاهر دین را کنار گذاشت؛ اما بعد از مرگ، دیگر نیازی به شریعت و طریقت نیست. 🔹 جناب مولوی در دیباچه دفتر پنجم مثنوی معنوی می‌نویسد: «شريعت، همچو شمع است ره مى‏ نمايد و بى ‏آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفته‌اند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ». سپس در ادامه می‌گوید: «چون آدمى از اين حيات ميرد، شريعت و طريقت از او منقطع شود و حقيقت ماند، حقيقت اگر دارد نعره مى‌‏زند كه‏ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لِي رَبِّي‏ و اگر ندارد نعره مى‏‌زند كه‏ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ ما أَغْنى‏ عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ‏. شريعت‏، علم است، طريقت عمل است، حقيقت الوُصُول إلَى اللَّه؛ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً». 🔹 این نگاه عرفانی، بسیار زیباست؛ اما برخی چنین پنداشته‌ اند که مراد اهل معرفت از این‌گونه عبارات، این است که وقتی به حقیقت رسیدی، شریعت باطل می‌ شود و دیگر در دنیا، نیاز نیست احکام شریعت را انجام دهی و در طریقت باشی! پاسخ این است که پیشوایان همه عارفان و مؤمنان – اعنی حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علی علیه السلام – با اینکه در بالاترین مراتب یقین و حقیقت بودند، تا آخرین لحظه عمر در دنیا، از شریعت دست برنداشتند؛ همه بزرگان عرفان (چه سنی و چه شیعه) نیز چنین بوده‌ اند. تنها همین دلیل، در رد برداشت نادرست از مسأله باطل شدن شریعت بعد از وصول به حقیقت، کفایت است. 📙 واحدجوان، وحدت وجود در عرفان اسلامی، چاپ دوم، ص 82 کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan