💠 0️⃣9️⃣ 💠 اتفاقی که امروزه در بسیاری از عرصه‌های علوم انسانی رخ داده، دقیقاً همین روندی است که عرض کردم اصول موضوعه و مبانی نظری اکثر علوم انسانی بر اساس گزاره‌هایی شکل گرفته‌اند که اساسا علم نیستند (یعنی مطابق واقع نیستند) و بعد بر اثر گفتگوی زیاد در مورد اونها و نوشتن کتابها و برگزاری سمینارها و ... به شکل گزاره‌های علمی، پذیرفته شده و در همه جای دنیا تدریس می‌شوند همه علوم تنها زمانی می‌توانند به عنوان علم مورد توجّه قرار گیرند که مطابق واقع باشند و یکی از ملاک‌های ساده مطابقت با واقع، عدم مخالفت با وحی قطعی است! چیزهایی که با آموزه‌های وحیانی قطعی (یعنی قرآن یا روایات صحیح السند) در تضاد باشند، حتماً مطابق واقع نیستند چون وحی از جانب موجودی به ما رسیده که آفریننده واقع است (یعنی خدای بزرگ) و کسی که خودش خالق واقع است، ممکن نیست که کلامش مخالف واقع باشد بنابراین اگر گزاره‌ای با وحی قطعی در تضاد قرار بگیرد، حتماً این گزاره مطابق واقع نیست، یعنی علم نیست و در حقیقت جهل است که لباس علم به تن کرده است این ملاک خوبی برای سنجش آموزه‌های مختلف علوم انسانی است! @sokhanesadid