#همنشین_خدا 44 ؛ درس توحید
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
میدانیم که مهمترین موجودِ عالم خداست و مهمترین عِلم در دنیا شناختِ خداست. مهم ترین دعوت پیامبران هم به خداوند بوده است، به توحید بوده است.
آیا میدانید کار ما در نماز چیست؟ بله، ارتباط با مهمترین موجود عالم. تکرارِ نماز تکرار مهمترین درسِ عالم، یعنی درس توحید است. ما در نماز بارها و بارها جملات توحیدی را تکرار میکنیم.
میخواهم سه جمله توحیدی که در نماز مرور میکنیم را با هم دوره کنیم:
یک. توحیدِ ذاتی: میگوییم: « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد » ؛ اَحَد یعنی ذات خداوند یکتاست و خدای دومی وجود ندارد. نه در عالمِ امکان « عالم واقع »، نه در فکر و خیال.
ما نمیتوانیم خدای دوم را در خیال خود هم تصور کنیم، چون خداوند بینهایت است و تصوّر دو بینهایت، حتی در ذهن هم محال است.
دو. توحید عبادی: میگوییم: « إِیاک نَعْبُد » خدایا فقط و فقط تو را عبادت و اطاعت میکنم نه هیچ کس دیگر را.
اگر تو افرادی را تعیین کردی و فرمودی از دستورات آنها هم پیروی کن میگویم ؛ چشم و اگر دستورات آنها را گوش میکنم باز هم در حقیقت فقط تو را اطاعت کردم.
در نماز بارها میگوییم « لا اِلهَ اِلَّا اللَّه » یعنی هیچ موجودی لیاقت اطاعت، پرستش و عبادت را ندارد مگر الله.
من از نفسِ امّاره، از شیاطین، از طاغوتها مثل نمرود و فرعونها، اطاعت نمیکنم. فقط دستورِ « الله » را اطاعت میکنم.
سه. توحید استعانتی: در سوره حمد میگوییم « إِیّاکَ نَسْتَعِین » خدایا من فقط و فقط امیدم به تو است. تویی که میتوانی گِره گشایی کنی. به همین خاطر فقط از تو یاری میجویم. تو اسباب مادی را قرار دادی، فرمودی ؛ سراغ اسباب مادی هم بروید. میروم ولی تکیهگاه اصلیام تویی. میدانم تویی که مُسبِّب الاَسباب هستی. به آنها تکیه نمیکنم چون تکیهگاه آنها هم تو هستی.
فقط از تو کمک میخواهم چون تویی که میتوانی سببها را بی اثر کنی. مثل آتش که بر حضرت ابراهیم علیه السلام، بیاثر کردی. [1] تو میتوانی حتّی بدونِ سبب، کارت را پیش ببری مثل حضرت مریم علیها السلام که بدونِ داشتن همسر به او فرزند دادی. [2]
یادمان باشد نماز تکرار مهمترین درس عالم یعنی « درس توحید » است.
[1] قُلْنَا یا نَارُ کونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ (سوره انبیاء، آیه 69)
[2] فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکانًا قَصِیا. (سوره مریم، آیه 22)
پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید.