🕊 🌷 زینب شرایط سخت مالی را به‌خاطر اخلاق خوب همسرش و خوشی‌هایی که کنار هم داشتند، تحمل می‌کرد و حتی یک سال بعد از ازدواجشان از مصطفی می‌خواست گاهی هم عصبانی شود تا او اخم شوهر را ببیند. اما معنا و مفهوم زندگی برای این جوان مشهدی طور دیگری تعریف می‌شد. 🔴 اخم مصطفی وقتی نمایان می‌شد که گناهی را می‌دید و یا قبح‌شکنی‌ها را مشاهده می‌کرد. ❌ این مسایل چیزی نبود که او را مثل بسیاری دیگر از افراد جامعه بی‌خیال کند و با دیدن این لحظات رویش را بگرداند و برود. ✅ مصطفی جلو می‌رفت و سینه را سپر می‌کرد و با همه قدرت مقابل هر منکری که اتفاق می‌افتاد، می‌ایستاد و می‌خواست نشان دهد بسیجی‌ها هنوز هستند و نمی‌گذارند جامعه به قهقرای فساد رود. 👇👇حتی آن روز که جمعی از دختران و پسران جوان را کنار خیابان دید که در یک مجلس مختلط مشغول قبح شکنی هستند با اینکه تنها بود اما ساکت نماند و جلو رفت. 👏 👀 آنها مصطفی را مسخره کردند، اما او کسی نبود که گوشش بدهکار این حرف‌ها باشد. بالاخره بساط‌شان را جمع کرد.✅ فاتحه یادت نر 🌹 ___________________ شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. شهدا را یاد کنیم،با ذکر یک.صلوات🌹 ارسال بدون ذکر منبع اشکالی ندارد 🔸سکوت ممنوع فردیس @fardissokotmamnoo