♦️ایدئولوژیک بودن علوم انسانی♦️
🔹 تا نوبت به اسلامیسازی علوم انسانی میرسد، میگویند این کار یعنی ایدئولوژیک کردن علوم. علوم اجتماعی اساساً ایدئولوژیک هست.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح
دکتر عبدالحسین خسروپناه قسمت دوم
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
پاسخ ایشان به نظرات دکتر حسین بشریه
🔸پس ما این دو نوع بسته بودنِ اندیشهای را در جریان روشنفکری سکولار مشاهده میکنیم. چه خوب میشد این کسانی که در داخل کشور گرایشهای سکولار و نگاه اثباتی به علوم انسانی و اجتماعی دارند، مدتی به اروپا و آمریکا میرفتند و سپس به ایران برمیگشتند.
🔸 شاید تغییر رویه میدادند و از آن عقبماندگی قرن بیستم بیرون میآمدند و دنیای جدید را میشناختند. امروز ما شاهد هستیم که پیوند دین و آموزههای مسیحی با علوم اجتماعی روز به روز در غرب تشدید میشود. در مجلس سنای آمریکا روحانیت کلیسایی حضور دارد و در خصوص دینی بودن قوانین نظر میدهد و دخالت میکند. در انگلستان هم همین طور است.
🔸بله نهاد کلیسا در غرب حکومت نمیکند ولی آموزههای دینی و کلیسایی در فرایند تقنین دخالت دارد. اینها اتفاقات جدیدی است که در غرب رخ میدهد. لذا بسیاری از روشنفکران داخلی ما با آنکه مدعی شناخت غرب هستند، غرب جدید را نمیشناسند و شناختشان غالباً تا نیمه اول قرن بیستم است.
▫️دکتر بشیریه به درستی نسبت به انقطاع و بیگانگی علوم اجتماعی از واقعیات جامعه هشدار میدهد. طبیعتاً یکی از راههای رفع این معضل، تلاش برای بومی کردن علوم انسانی و اجتماعی غربی برای انطباق آنها با شرایط جامعه ایرانی است. اما وقتی نزد بسیاری از اساتید ایرانی علوم سیاسی حتی روحانیونی مانند دکتر فیرحی صحبت از اسلامیسازی و بومیسازی علوم میکنیم، به شدت موضع منفی میگیرند. آنها اولاً میان بومیسازی و اسلامیسازی تفاوت قائل میشوند و ثانیاً میگویند اسلامیسازی علوم انسانی و اجتماعی به معنای ایدئولوژیک کردن علم و تحمیل یک سازوکار تأیید صدق و کذب از بیرون از دایره علم است در حالیکه علم باید مکانیسم درونی تصدیق گزارههای علمی داشته باشد. به عبارت دیگر آنها مدعی هستند اسلامیسازی علم بدین معناست که ما فارغ از نتایج بررسیهای علمی، گزارههای دیگری را به صورت مطلق به علم تحمیل کنیم. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟
🔸این نگاه همان نگاه اثباتگرایانهای است که دکتر بشیریه در کتاب جدیدش از آن برائت جسته است. من معتقدم علوم انسانی جدید اساساً ایدئولوژیک هست. اصلاً علم از ایدئولوژی جدا نیست. چطور ممکن است کسی تصویر واقعبینانهای از علوم اجتماعی و انسانی جدید در غرب داشته باشد و متوجه نباشد که این علم، ایدئولوژیک است.
🔸اینجا باید بپرسیم شخصی مانند دکتر فیرحی که با اسلامیسازی علوم سیاسی مخالفت میورزد، پس چرا دارد مفاهیم علوم سیاسی مدرن را فقهی میکند؟! این که همان اسلامیسازی است. کل کاری که ایشان در کتاب فقه و حکمرانی حزبی انجام داده، این است که مفهوم مدرن حزب را با استفاده از مفاهیم فقهی مشروعیت میبخشد. مثلاً از مفاهیمی مانند سَبق و رمایه، نیابت، خطابات قانونی، لزوم شرعی و عقلی حفظ نظام و… کمک میگیرد تا حزب مدرن را فقهی کند.
🔸آیا این کار اسلامیسازی مفاهیم علوم سیاسی مدرن نیست؟ اتفاقاً غلیظترین نوعی اسلامیسازی، فقهیسازی است. امثال ما که از اسلامیسازی علوم انسانی صحبت میکنیم، منظورمان فقهیسازی نیست. منظورمان این است که از مبانی معرفتی و حکمی در علوم انسانی استفاده شود. زیرا علوم انسانی بدون مبانی نیستند و مبانی، معانی را تعیین میکنند. ما میگوییم از حکمت و معارف اسلامی بهعنوان مبانی در علوم انسانی استفاده شود اما منظورمان فقهیسازی نیست.
🔸 در حالیکه دکتر فیرحی غلیظترین نوع اسلامیسازی علوم انسانی را که فقهیسازی است، دارد در کتابهایش پیاده میکند. بعد میگویند ما موافق اسلامیسازی علوم نیستیم. شما که دارید این کار را انجام میدهید. من با این شیوه اسلامیسازی علوم انسانی مخالفم و پژوهش ایشان درباره حزب را هم در یک مناظره مفصل نقد کردهام.
🔸البته توجه داشته باشید که بنده نیز قائل به تفاوت میان دو مفهوم بومیسازی و اسلامیسازی هستم. لکن تفاوت آنها را طولی میدانم نه عرضی. وقتی میگوییم بومیسازی علوم انسانی، یعنی در نظر گرفتن مؤلفههای بومی یک جامعه در شناخت روابط اجتماعی. شما نمیتوانید مثلاً رابطه فقر و خودکشی را در جامعهای بشناسید بدون اینکه به ویژگیها و مؤلفههای بومی آن جامعه توجه داشته باشید.
ادامه دارد ...
متن کامل در لینک زیر
https://goo.gl/9M6Fvh
goo.gl/5Ga7nA
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست
https://eitaa.com/studentcfantiusantizionist
ارسال