🏴السّلام علیک ایّها الرّضیع الصّغیر
یا علی اصغر جان
♦کشتنش تیر نمیخواست ... نسیمی بس بود!
🏴آیتالله کمپانی (ره) شعر زیبایی دارد که در آن میگوید:
فما رَماهُ اِذ رَماهُ حَرمَله
و اِنما رَماه مَن مَهَّدَ له
سهمٌ اَتیٰ مِن جانبِ السقیفه
و قَوسُهُ عَلیٰ یَدِ الخلیفه
و ما اَصاب سَهمَه نحرَ الصبی
بل کبدِالدینِ و مَهجةُ النَّبی
🏴ترجمه:
♦آن تیری که حرمله بر گلوی حضرتِ علی اصغر زد، بهدستِ حرمله پرتاب نشد بلکه پرتابگرِ تیر کسی بود که مقدّماتِ اینکار را فراهم کرد!
♦این تیری است که از طرفِ سقیفه آمد و کمانِ آن بر دستِ خلیفه ... بود.
♦این تیر بر گلوی آن کودک نخورد، بلکه این تیر بر جگرِ دین و قلبِ پیامبر اصابت کرد.
🏴این یک شعر نیست، بلکه حقیقت و واقعیّت است. ریشهٔ این اتّفاقات از سقیفه آغاز گشته است. در دلِ اتّفاقاتِ کربلا میشود رسولالله (ص) را دید.
🏴یا رسولالله آجرک الله ... ما را به نتیجهٔ دلبندت حضرتِ علی اصغر (ع) شفاعتت را شاملِ حالمان کن ...
🏴السّلامعلیک یا اباالاصغر یا حسین
@sulookmanavi