خودش که چیزی نمیگفت. تو دارتر از این حرف ها بود. پورجعفری از یک طریقی فهمیده بود حاجی مشکل مالی دارد.
بی سروصدا و دور از چشم حاج قاسم موضوع را با سردار قاآنی در میان گذاشته بود. سردار هم به معاون اداری مالی دستور داده بود یکی از مأموریت های حاجی را حساب کنند وپولش را بریزند به حساب.
تا فهمید ماجرا از چه قرار است، اول پول را برگرداند بعد هرسه را توبیخ کرد؛ پورجعفری، سردار قاآنی و معاون اداری مالی را. با تشر گفت:«شما اشتباه میکنید توی زندگی شخصی من دخالت میکنید،به شما ربطی نداره من مشکل مالی دارم یا ندارم. من بعد هم دیگه از این کارا نکنید.»
حسین پورجعفری سی و چند سال
همسنگر و همرزم حاج قاسم بود و از برادر بهش نزدیکتر. از این مدت طولانی بیست و دو سالش را در سپاه قدس کنار هم بودند؛
شب و روز از این کشور به آن کشور و از این شهر به آن شهر. خودش میگفت:«یاد ندارم توی این همه سال،حاجی برای یه روز
مأموریت خارج از کشورش ریالی گرفته باشه.»
راوی: حجت الاسلام رضایی،معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه کرمان به نقل از شهید حسین پورجعفری
منبع: صوت سخنرانی در همایش کشوری معاونین تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه سراسر کشور در بندر عباس
#خاطراتۍازحـاجۍ#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴