┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت (سلام الله علیها) یادم هست یک بار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمود. ابراهیم همین طور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد.