#خاطرات_رهبر_انقلاب
#قسمت_نهم
محیط مدرسه برای خود طلبهها مثل یک باشگاه محسوب میشد؛ در وقت بیکاری آنجا دور هم جمع میشدند.
علاوه بر این، در مشهد، مسجد گوهرشاد هم مجمع خیلی خوبی بود. آنجا هم افراد متدین، طلاب، روحانیون و علما میآمدند، مینشستند و با هم بحث علمی میکردند؛ بعضی هم صحبتهای دوستانه میکردند. تفریحهای ما اینها بود.
البته من از آن وقت ورزش میکردم؛ الان هم ورزش میکنم.
متاسفانه میبینم جوانهای ما در ورزش، سستی میکنند؛ که این خیلی خطا است. آن وقت ما کوه میرفتیم، پیادهرویهای طولانی میکردیم. من با دوستان خودم، چند بار از کوههای اطراف مشهد، همینطور کوه به کوه، روستا به روستا، چند شبانه روز حرکت کردیم و راه رفتیم. از این گونه ورزشها داشتیم. البته اینها تفریحهای سرگرم کنندهای بود که خارج از محیط شهر محسوب میشد.
حالا که در تهران، این دامنهی زیبای البرز و ارتفاعات به این قشنگی و خوب هست؛ من خودم هفتهای چند بار به این ارتفاعات میروم. متاسفانه میبینم نسبت به جمعیت تهران، کسانی که به اینجاها میآیند و از این محیط بسیار خوب و پاک استفاده میکنند، خیلی کم است!
تاسف میخورم که چرا این جوانهای ما از این محیط طبیعی و زیبا استفاده نمیکنند! اگر آن وقت در مشهد ما یک چنین کوههای نزدیکی وجود داشت – چون آنوقت در مشهد، کوههای به این خوبی و به این نزدیکی وجود نداشت- ماها بیشتر هم استفاده میکردیم.
۱۳۷۶
ادامه دارد
#خاطرات
#سید_علی_خامنهای
#حضرت_ماه
@syed213