#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_سی_و_یک
#فصل_دوم_کتاب
#چقدر_پدرشهیدشدن_به_شما_میآید
#از_زبان_پدر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌀 اول آبان، خبر شهادتش آمد.🌹
🌀 محمدحسین با هزار جانکندن و اینپاوآنپا کردن بالاخره خبری را که برادرخانمم به او داده بود، به من داد.😔
🌀 احساس کردم دنیا برای چند لحظه از حرکت ایستاده. همه.جا سکوت بود و سکون.😔
🌀 سمیه خانم خیلی بیقرار بود. برای همین تصمیم گرفت که برود گلزار شهدای گمنام.🌹
🌀 رفت و من هم رفتم به دنبالش. آنجا پیامی را که در گروهها مربوط به شهادت مصطفی بود، نشانش دادم. شاید این کار یکی از سختترین کارهایی بود که انجام دادم.😔 احساس میکردم شانههایم دارد میافتد و همهی عالم روی سینهام سنگینی میکند.
🌀 چند روزی از شهادتش گذشته بود که یکی از نیروهای افغانستانی که تازه ازدواج کرده بود به من زنگ زد که «آقای صدرزاده دعا کنید این سفر آخر باشه و شهید بشم!»🙏
عصبانی شدم 😠 و گفتم: «این چه حرفیه که میزنید؟ از خدا میخوام که اجر شهید رو ببرید. اگه قرار باشه همهی شما شهید بشید، پس کی بمونه به اوضاع نابسامان دنیا برسه؟ همه برن و یه کسایی بمونن که درک درستی از مذهب ندارن؟ پس کی قراره پیامرسون شهدا باشه؟»❓
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213