فارغالتحصیلان علوم انسانیِ نگرانکننده!
فرض کنید که فلان رشتههای علوم انسانی در دانشگاه حذف بشود یا حذف نشود یا کم بشود؛ من روی این چیزها هیچ نظری ندارم. من نه نفی میکنم، نه اثبات میکنم؛ یعنی کار من نیست، کار مسئولین است.
ممکن است مصلحت بدانند بعضی از رشتهها را حذف کنند یا نکنند؛
این علوم انسانی، تربیتشده و دانشآموختهی خود را آنچنان بار میآورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است.
میبینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید مدیریت یا اقتصاد خوانده، هرچه با او دربارهی مبانی دینی این مسائل حرف میزنیم، به خرجش نمیرود. نه اینکه رد میکند، نه؛ اما آنچه که شما در باب اقتصاد اسلامی با او حرف میزنید، با یافتههای علمی او، با آن دو دو تا چهار تاهائی که او در این علم تحصیل کرده، جور در نمیآید.
حدود دو میلیون از دانشجویان علوم انسانیاند!
این به یک صورت، انسان را نگران میکند.
ما در زمینهی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟
کتاب آماده در زمینههای علوم انسانی مگر چقدر داریم؟
استاد مبرزی که معتقد به جهانبینی اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟
این نگران کننده است.
منبع:
بیانات رهبری پیرامون تحول و ارتقا علوم انسانی
✍سیدامیرحسین حسینی
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco