اخبار سوریه
در این مورد خواستم ابتدا گزارشی را به صورت صوتی قرار بدهم که بعدا پشیمان شدم و انشالله بخش اول مطلب
⚫️ فرزانه روستایی، همچنان عقده رفتن به بی‌بی‌سی را دارد/1 ▪️در طول سال‌های درازی که خواسته‌ام فقط یک خبرنگار باشم، همواره آن چیزی که برایم ملاک نوشتن بوده، «ایران» و «خاکی» که در آن زندگی می‌کنم بوده است. در طول این سال‌ها ده‌ها هزار خبر، گزارش، تحلیل و یادداشت نوشته‌ام و با صدها نفر گفت‌وگو کرده‌ام. افتخار هم می‌کنم که هنوز خبرنگار هستم و همچنان می‌نویسم. در طول این سال‌ها با جماعت گسترده‌ای از آنهایی که خود را خبرنگار می‌دانستند مواجه شده، کار کرده و قدیمی‌های روزنامه‌نگاری را از نزدیک می‌شناسم. در این سال‌ها بسیاری از همین گروه از کشور به خارج رفتند، عده‌ای در سکوت و بدون نام در حال کار و بگذران زندگی هستند و گروهی نیز چون اصالت فکری و بنچاق ایرانی بودن ندارند، سرگرم کار با نام خود نان خوردن از سفره کشورهای مختلف هستند. ▪️امروز که یادداشت خانم فرزانه روستایی را دیدم، ناخودآگاه به 15 سال پیش رفتم، سال‌هایی که هنوز روزنامه‌نگاری در کشور ما نفسی می‌کشید و البته تعطیلی یک پای اصلی کار ما بود. آنهایی که تعطیل نمی‌شدند هنوز هم تعطیل نمی‌شوند و البته این تعطیلی‌ها هم خودش داستانی دارد که اگر شد، روزی خواهم نوشت. این خانم روستایی آن روزها در یکی از روزنامه‌ها کار می‌کرد، او دبیر سرویس جهان یک روزنامه بود و من هم در یک روزنامه دیگر کار می‌کردم، گاه‌گداری مطالبش را می‌خواندم، به هر حال از نظر سنی از من بزرگ‌تر بود و فکر می‌کردم که چیزی می‌داند، همان روزها همکاری داشتم که از نزدیک او را می‌شناخت، وقتی پرسیدم که او چگونه است در یک کلمه گفت: «صفر»!! ▪️این صفر، سال‌هاست که مرا همراهی می‌کند، از آن جهت که بسیاری دیگر هم در سرویس بین‌الملل «صفر» بودند و جز مترجمی «صرف» و منتقل کردن نعل به نعل نوشته‌های رسانه‌های غربی چیزی برای عرضه به مخاطب داخلی نداشتند. ضعف ما در حوزه بین‌الملل از اندک هم، اندک‌تر بود و تقریبا چیزی شبیه فاجعه. تا جایی که وقتی در یکی از روزنامه در سال‌های شروع بحران سوریه مطلب می‌نوشتم با مدیرمسوول محترم دعوایم شد که چرا «واقعیت را نمی‌گویم و مطالبی را می‌نویسم که مخاطب دوست ندارد!» بعدها فهمیدم که جنابش صبح به صبح بی‌بی‌سی فارسی می‌بیند و احتمالا بی‌بی‌سی فارسی است که در مورد سوریه راست می‌گوید و بعد از آن دیگر آنجا نرفتم. میزان درک و سواد آنهایی هم که در سرویس‌های بین‌الملل یا جهان کار می‌کردند درست در همین مقدار بود. ▪️فرزانه روستایی شاید اولین کسی نبود که احتمالا به واسطه شوهر مرحومش وارد کار رسانه‌ای شد، آنهایی که از نزدیک با او کار کرده‌اند، بیشتر از من می‌شناسند و می‌توانند گواهی دهند که البته در پست‌های بعد به آن اشاره خواهم کرد. در مورد بی‌سوادی او همین بس که حتی توان نوشتن یک یادداشت را هم نداشت، آن روزها حتی انگلیسی هم نمی‌دانست و به قول یکی از بچه‌ها، چند صفحه پرینت می‌گرفت کنار هم می‌گذاشت و از روی آن رونویسی می‌کرد تا بشود یک یادداشت! درست مانند همین یادداشتی که این در دویچه‌وله نوشته و بیش از آنکه مطالبش اشتباه باشد، ناشی از «حماقت» نویسنده و «بی‌سوادی مطلق» او در مورد مسائل منطقه است. در این نوشته از تیتر گرفته تا متن همه ناشی از توهمات ذهنی نویسنده بوده و شما هیچ واقعیتی را روی زمین نمی‌توانید برای آن پیدا کنید. ▪️بگذارید یکی دو مساله را در خلال این نوشته مورد اشاره قرار بدهم؛ نخست تیتر که نوشته «بمب‌های اسرائیل آدم را منطقی می‌کند!» طرف آن اندازه نمی‌فهمد و البته عقده‌های درونی دارد که تیترش را هم سراپا غلط زده است. در طول تاریخ، کدام بمب رفتار آدم را عوض کرده است؟ مگر قرار است رفتار آدم‌ها عوض شود یا کشورها؟ اگر قرار بر منطقی شدن بود، که وقتی خانم روستایی بقچه‌اش را برای سفر به اروپا می‌بست و دوست داشت در بی‌بی‌سی فارسی کار کند، کسانی که قبلا کنارش کار می‌کردند جواب تلفنش را می‌دادند نه اینکه مدام دستش می‌انداختند و مسخره‌اش می‌کردند که این بی‌سواد اینجا هم ولمان نمی‌کند! کسی که به قصد کار کردن در بی‌بی‌سی رفت و بارها و بارها التماس کرد و تماس گرفت و کسی محلی به او نگذاشت! ▪️مشخص است که این خانم هنوز هم مانند سال‌هایی که در ایران کار می‌کرد، خبری از محیط اطرافش ندارد. به قول یکی از بچه‌ها، وقتی به دفتر روزنامه می‌آمد، تازه می‌گشت ببیند دنیا چه خبر است و در عمرش حتی یک تیتر هم نزد و بارها شد که نوشت افغانستان در غرب و عراق در شرق است که بچه‌ها در ویراستاری تصحیح می‌کردند. به دلیل همین حماقتش بود که سال‌ها پس از خروج از ایران، هیچکس، تاکید می‌کنم هیچکس حاضر نبود با او کار کند و جایی راهش نمی‌دادند و پس از مدتی دوباره نان همسر مرحوم سر سفره آمد و از دلارهای بی‌صاحب مانند بسیاری دیگر شروع به ارتزاق کرد... K.J @syriankhabar