*️⃣دلایل و الگوهای حمله ارتش اشغالگر ترکیه به سوریه
🔹حمله ارتش اشغالگر ترکیه به شمال سوریه واکنش بسیاری از کشورهای جهان شده است. به جز پاکستان و امیرنشین قطر، تقریبا همه کشورهای جهان با این اقدام دولت ترکیه مخالف کرده و آن را بر خلاف قوانین بینالمللی دانستهاند. رئیسجمهور ترکیه پیش از این حمله، فکر نمیکرد که در عرصه بینالمللی تا این اندازه منزوی شده و دچار نوعی بحران در روابط شود. از یکسو او حالا جنگی را شروع کرده که به سادگی نمیتواند آن را به پایان ببرد و از سوی دیگر نیز او نیاز دارد تا این جنگ را به یک نقطه مهم و سرنوشتساز برساند. در واقع، هدف از این جنگ دو مساله بسیار مهم بود و اردوغان برای آن چند الگو در نظر داشت.
🔹هدف اول از این جنگ که تاکنون چندان هم به آن اشاره نشده و البته کسی هم نخواسته یا نتوانسته به آن بپردازد، موضوع شکست چند ماه پیش حزب متبوع رجب طیب اردوغان در انتخابات شهرداریها بود. شکستی که در دو دهه اخیر بیسابقه بود و او را به این نتیجه رساند که اوضاع حزب و محبوبیتش بسیار تخریب شده و نیاز به یک بازسازی هویتی و ملیگرایانه نزد شهروندان این کشور دارد. به همین دلیل نقشه حمله به سوریه و با بهانه مبارزه با تروریسم را کشید تا شاید بتواند کمی از مشکلاتش را حل کند. البته او در این حمله با توجه به روحیه عجیب شهروندان این کشور، از حمایت عمومی حتی میان مخالفان برخوردار است.
🔹اما مساله دوم که خود رئیسجمهور ترکیه هم آن را مورد اشاره قرار داده و بر آن تاکید کرده، نه جنگ با گروههای تروریستی است، بلکه باز هم ارتباط بسیار نزدیکی با شکست انتخاباتی او دارد. او فکر میکند باید با اشغال شمال سوریه و راندن اهالی این مناطق، به گفته خودش بیش از سه میلیون آواره سوری را در این مناطق ساکن کند. اینکه او دنبال یک کمربند با عمق 30 کیلومتر داخل خاک سوریه است به این دلیل است که در این منطقه شهرکها و روستاهایی ساخته و با کوچاندن خانواده تروریستهای ساکن ترکیه که دردسرهای بزرگی هم برایش ایجاد کرده و یکی از عوامل شکست انتخاباتیاش بودند، صورت مساله را پاک کند.
🔹با این حال، اردوغان خود یک روحیه جنگجویی و جنگافروزی هم دارد. پس از به قدرت رسیدن روی نیروهای مسلح این کشور سرمایهگذاری بسیار سنگینی کرده و با برقراری روابط گسترده با شرکتهای متعددی در جهان، به ویژه با سازندگان و طراحان رژیم صهیونیستی، تلاش کرده تا ارتش ترکیه را به یک ارتش تهاجمی تبدیل کند. حالا این ارتش که در طول دو دهه گذشته به شکل بسیار گستردهای مورد تصفیه قرار گرفته و دهها هزار افسر و ژنرال از آن اخراج، بازداشت و سربهنیست شدند، باید امتحان خودش را پس بدهد و برای اردوغان دست به کشورگشایی بزند. پیش از این نیز این ارتش در دو منطقه الباب و عفرین در شمال غرب و شمال شرق استان حلب سوریه این کار را کردهاند.
🔹اما اردوغان برای این اقدام خود سه الگو در نظر داشت، یکی از این الگوها، همان الگوی قبرس شمالی است. چند دهه پیش ارتش ترکیه با حمله به قبرس یک سوم از این کشور را اشغال کرد و در آن دولتی تشکیل داد که هیچ کشوری در جهان آن را به رسمیت نشناخته است. این الگوی ذهنی رئیسجمهور ترکیه است، الگوی دیگری که او به شدت به آن نظر داشته، اشغال منطقه جولان سوریه توسط رژیم صهیونیستی است که بیش از نیم قرن است که در اشغال این رژیم قرار دارد و دولت سوریه هنوز موفق به بازپسگیری آن نشده است. اما سومین الگو، همان الگوی الباب و عفرین است که پیش از این ارتش ترکیه و تروریستهای تکفیری دستپرورده او، این مناطق را اشغال کرده و در آن همه چیز را ترکیزه کردهاند.
🔹با این اوصاف، باید گفت اردوغان در رسیدن به اهدافش دچار نوعی اخلال و اختلال شده است. پیشآهنگ ارتشی که او راهی سوریه کرده کسانی هستند که سالهای طولانی است با دولت مرکزی سوریه در حال جنگ بوده و هماکنون نیز گروههای مختلفی از آنها در ادلب و غرب حلب حضور دارند. این گروهها از طرف دولت مرکزی سوریه و دو متحد این کشور، یعنی ایران و روسیه مورد قبول نیستند و باوجود روابط خوب آنکارا با تهران و مسکو، اما مقامات این دو کشور حاضر به پذیرش این مساله نیستند. علاوه بر این، همه شواهد و قرائن حاکی از آن است که برخلاف باور اردوغان، مقاومت سختی با ارتش متجاوز او در جریان است.
🔹در پایان باید گفت، نه تنها اهداف و الگوهای اردوغان مشکل دارند، بلکه در نهایت باورود ارتش سوریه به مناطق شرقی فرات، عملا همه آمال و آروزها و هزینههای هنگفتی که اردوغان کرد بر باد رفته است. اما هنوز هم باید صبر کرد.
K.J
@syriankhabar