🔳یک سال برنامه‌ریزی امریکا برای حمله به حزب‌الله /2 ▪️اقدام برای حمله به لبنان حالا در واشنگتن هم مخالفتی نمی‌توانست داشته باشد چرا که این بار نه نتانیاهو، بلکه همه مستعمره‌نشین‌ها از این حمله دفاع و حمایت می‌کردند. آن‌ها در طول 11 ماه گذشته به دلیل عدم حمله به لبنان نتانیاهو را ترسو می‌خواندند و بر همین اساس نتانیاهو در زمانی که بابت عدم آتش‌بس در غزه به شدت مورد انتقاد بود، جبهه‌ای را باز کرد که هزینه‌اش به مراتب صدها بار بیش از غزه است. این ریسکی ساده نبود، اما اعلام امریکایی‌ها برای حمایت تمام قد از این رژیم باعث شد تا شاهد شروع حمله با انفجار پیجرها در لبنان باشیم. این مرحله‌ای تازه در نبرد در غرب آسیا بود که با فرماندهی مستقیم و مشارکت امریکا در حال انجام است. ▪️مشخص بود که نه نتانیاهو، بلکه کاخ سفید هم نمی‌خواهد چیزی به اسم آتش‌بس در غزه اجرا شود. سیاست و برنامه آن‌ها برای غزه که با مشارکت برخی از کشورهای خائن و مزدور عربی مانند مصر، اردن، سعودی و امارات شامل تداوم حضور در غزه، اشغال محور فلادلفیا و نتساریم، محاصره کامل غزه و اجازه ندادن به بازسازی آن را شامل می‌شود. این سیاست باید چند سال ادامه پیدا کند تا در نهایت ساکنان غزه ناچار شوند تن به تسلیم داده و از وضعیت فعلی فرار و خود غزه را ترک کنند تا مقدمات انضمام این باریکه به رژیم صهیونیستی فراهم شود. به همین دلیل جنگ در شمال واقعیتی بیش از غزه را در بر دارد که باز هم سیاست‌های امریکایی را می‌توان به وضوح و حمایت‌ کشورهای مزدور و خائن عرب را در آن تماشا کرد. ▪️امروز مشخص شده از زمانی که امریکا در نوامبر 2023 / آبان 1402 مخالفت جدی خود با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان را اعلام کرد، یک برنامه گسترده و پیچیده اطلاعاتی داشته تا با همکاری صهیونیست‌ها، آژانس‌های اطلاعاتی اروپایی و همکاری برخی کشورهای عربی و همراهی مزدوران لبنانی ضربه‌ای اساسی و بنیادین به حزب‌الله وارد کند. در حالی که رژیم صهیونیستی با مشارکت مستقیم امریکا و دیگر کشورهای مزدور و همراه نتوانست ردی از فرماندهان و رهبران مقاومت در غزه پیدا کند، این اتفاق دستکم نباید در مورد لبنان روی می‌داد. از همین رو، این برنامه 11 ماهه به شکل شبانه‌روزی روی شناسایی فرماندهان و اعضای ارشد مقاومت متمرکز شد تا مقدمه‌ای برای حمله به لبنان و به زعم آن‌ها نابودی حزب‌الله باشد. ▪️پس از ترور برخی از فرماندهان حزب‌الله (با زعم باطل اینکه با این ترورها دیگر حزب‌الله توان انجام عملیات را نداد) و انفجار پیجرها که به صورت مستقیم کار خود طرف امریکایی بود، مرحله بعد که شروع حمله نظامی به لبنان بود شروع شد. این حمله هم با اهدافی خاص صورت گرفت. در واقع، هم امریکا و هم رژیم صهیونیستی به خوبی می‌دانند که حزب‌الله بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که بشود آن را نابود کرد و به همین دلیل می‌خواهند اهداف دیگری را محقق کنند. در حقیقت، تنها چیزی که علی‌الظاهر در تل‌آویو همه بر آن اتفاق نظر داشتند این بود که فشار نظامی تنها راه برای عقب راندن حزب‌الله از مواضع‌اش است. در حقیقت دو هدف یا راهبرد اصلی رژیم صهیونیستی و امریکا در حمله به لبنان عبارت است از: 1️⃣وارد کردن ضربات شدید به بدنه رهبری نظامی حزب، و تلاش برای محاصره سیدحسن نصرالله از طریق آنچه اسرائیل فرآیند «قطع سلاح‌های او» می‌داند. این فرآیندی است که بر اساس تئوری دشمن است که سید نصرالله باید در معرض یک شوک بزرگ و از دست دادن تعادل قرار گیرد تا بتوان طرف را به عقب نشینی سوق داد. در حقیقت صهیونیست‌ها بر اساس برداشت‌ها و افکار خود اینگونه برنامه‌ریزی می‌کنند. تجربه نشان داده که نه تنها حزب‌الله، بلکه همه گروه‌های مقاومت به دلیل ساختار متفاوت، دچار شوک و ضربه نخواهند شد. همه سلسله مراتب دارای جانشین است و رهبران مقاومت همه خود را برای شهادت آماده کرده‌اند. 2️⃣او به دنبال این بود که به حزب، مقاومت و افکار عمومی اطلاع دهد که اسرائیل می‌تواند به جایی که می‌خواهد برسد و از عملیات محلی راضی نیست، اما می‌تواند حملات گسترده‌ای را انجام دهد، مانند حملاتی که در روزهای گذشته انجام داد و باعث شهادت بیش از 500 شهروند لبنانی شد. در حقیقت دشمن دنبال آن است که به زعم خود زلزله‌ای به پا کند که تمام ساختارهای حزب‌الله را در هم کوبیده و باعث عقب‌نشینی مقاومت از خواسته‌ها و برنامه‌هایش شود. این تمام هدف رژیم صهیونیستی است. اما اینکه صهیونیست‌ها در مورد هزینه این اقدام فکری هم کرده باشند، معلوم نیست. اما به صورت مشخص آن‌ها در طول یک سال گذشته اشتباهات محاسباتی بسیاری داشته‌اند و بدون شک این هم بخشی از آن اشتباه است. @SyrianKhabar