#تجربه_من ۱۰۱۶
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#سبک_زندگی_اسلامی
متولد ۷۴ هستم. فرزند دوم خانوادهی کم جمعیت دهه هفتادی. سال ۱۳۹۳ در دانشگاه پذیرفته شدم. سال ۹۴ از طریق یک دوست خانوادگی با همسرم آشنا شدیم و ازدواج کردیم.
دو سال عقد بودیم و عیدغدیر سال ۹۶ عروسی کردیم. هردو دانشجو بودیم و شرایط زندگی سخت و روزی بسیار تنگ بود. تا این که هر دو یک دل شدیم برای فرزندآوری👶.
بارداری تا ماه چهارم شرایط عادی داشت که یکدفعه آلودگی هوا شرایط رو به کلی تغییر داد. در دانشگاه بودم که دچار تشنج شدم و بعد از انتقال به بیمارستان تشخیص بیماری قلبی دادند. یک هفته ی سخت رو توی بیمارستان سپری کردم
تشخیص این بود که باید عمل کنم و باطری بذارم. با این همه از توسل غافل نبودم. خودم و همسرم به حضرت رقیه متوسل شدیم و در کمال ناباوری یکی از پزشکان تشخیص داد که نیازی به عمل و باطری نیست و این مدل تشنج از مشکلات کبدی و مربوط به بارداری است.
از بیمارستان مرخص شدم و بعد از دو سه روز به طور کاملا اتفاقی با یک طبیب حاذق سنتی آشنا شدم. ایشون شرایطم رو به طور دقیق بررسی کردند، نظر دادند و تجویز تغذیه و دارو کردند.
وقتی با ایشون آشنا شدم بسیار غصه خوردم که چرا من به عنوان یک بچه شیعه اینقدر از تغذیه و سلامتیم غافل بودم و عادتهای غذایی ناپسند و غربی رو دنبال می کردم.😔
گذشت تا دخترم در اردیبهشت ۹۹ با زایمان طبیعی بسیار راحت به دنیا اومد. و بعد از گذشت حدود ۳ ماه اوضاع روحی و جسمی خودم هم به حالت عادی برگشت.
من هم از اون دسته مادرهای بی تجربه ای بودم که شب بیداری زیاد کشیدم و برای هر گریه ی بچه م حسابی استرس میگرفتم و مدام توی اتاق دنبالش می رفتم😊.
اما این اوضاع خیلی زود تغییر کرد. مرداد سال ۱۴۰۰ بود که حس کردم حالت بدنی خاصی دارم شک کردم و بیبی چک زدم و متوجه شدم باردارم. برام باور نکردنی بود شاید فقط به اندازه ی دو سه ساعت اضطراب داشتم اما بعدش فقط خوشحال بودم که خدا بهم توفیق داد و این دفعه می تونستم این راه رو با آگاهی بیشتری طی کنم😍😊. همین هم شد توی این بارداری خیلی خیلی به من خوش گذشت و آرامش جسمی و روحی بسیار زیادی داشتم.
دوره ی ارشدم رو توی همین بارداری تموم کردم و با درجه ی عالی از پایان نامه م دفاع کردم. یکم فروردین ۱۴۰۱ دختر دومم هم طبیعی طبیعی به دنیا اومدم😍 و من امید زیادی به رحمت خدا برای داشتن بچه های دیگر پیدا کردم.
دعا کنید خدا به جسم و روح همه ی مادران و من قوت و قدرت ویژه عنایت کنه و من هم بتونم در راه خدمت به اسلام و امام زمان قدمی بردارم و سربازی تربیت کنم.
به نظرم هر بارداری یک داستان عبرت آموزه و من به شخصه از وقتی مطالب کانالتون رو می خونم دیگه تحمل سختی ها و موانع برام راحتتر شده و مشکلات رو جزئی از زندگی می دونم.
تجربه م رو نوشتم چون افراد زیادی هستند که فکر می کنند چون سخت ویارن یا مشکلات دیگه ای توی بارداری براشون پیش میاد نباید دیگه باردار بشن. من هم اگه به خودم بود شاید دیگه بچه نمی آوردم چون حس می کردم خدا از من که بیماری قلبی و مشکلات متعدد جسمی داشتم توقع نداره به خودم سختی بدم و بچه بیارم. اما واقعیت اینه که باید دنبال درمان می رفتم و رفتم و خدا رو شکر در حال حاضر بیماری خاصی ندارم و با تغذیه و سبک زندگی سالم همه چیز رو کاملا مدیریت می کنم.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075