تبیین منظومۀ فکری رهبری
اینها اصلا دو تا آدم در یک راه نیستند، بر سر یک پست با هم دعوا ندارند که حسادت باشد. البته این ملّا
حرف‌هایی که هشام به امام باقر علیه‌السلام زد این است که ای محمد بن علی "لایزال الرجل منکم قد شق عصا المسلمین ودعا الی نفسه وزعم انه الامام" این سه جمله خیلی در خور تأمل و دقت است که هشام گفت: ای محمدبن علی! شما خانواده بنی هاشم فرزندان علی‌بن ابیطالب همیشه همین جور بوده‌اید؛ هر کدام از شماها که نوبت به او رسیده از عصای مسلمین را شق کرده یعنی بین مسلمان‌ها اختلاف انداخته شعار وحدت از طرف چه کسی؟ از طرف هشام! می‌گوید: محمدبن علی! تو بین مسلمان‌ها اختلاف که افکندی. منظورش از این اختلاف چیست؟ منظورش این است؛ می‌گوید مردم همه مثل بره‌های رامی زیر دست من بودند چیزی نمی‌فهمیدند و نمی‌فهمند. به هر طرف آنها را حرکت دادم حرکت کردند هر جور خواستم زندگی کردند هر که را خواستم بالا بردم هر که را خواستم پایین آوردم و مردم لب از لب باز نکردند و زبان نگشودند؛ همه یک نفس و یک سخن حامی من‌اند طرفدار من و علاقه‌مند به من هستند که البته معلوم است علاقه‌مند نیستند. به یک آدم ظالم مستبد چه کسی علاقه‌مند است؟ در مقابل او ساکت بودند تو که محمدبن علی هستی آمدی کم کم مردم را روشن کردید یک عده‌ای را علیه من شوراندی... "علیه‌السلام" @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری