مدعا:
⭕️ اگر «بیحجابی» برای جامعه مضر است، پس چرا تعداد کارخانههای آمریکا از تعداد کارخانههای کشور ما بیشتر است؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
این حرف همانند آن است که بگوییم:
🔹 اگر «لباس نپوشیدن» در فصل زمستان برای بدن مضر است، پس چرا دستها و پاهایم بر اثر نپوشیدن لباس قطع نشده و چرا جای دستها و پاهایم با هم و جای کبد و کلیهام با یکدیگر عوض نشده و چرا دندانهایم از ۳۲ عدد به ۳۱ عدد کاهش پیدا نکرده و چرا انگشت شست پای من به درون چشمم نرفته است و چرا ...؟!!!
غرض آنکه؛
دنیایی که خداوند آفریده است برخلاف اینگونه ذهنها، آشفته نیست، بلکه دنیای منظمی است و بین معلولها و علتها سنخیت وجود دارد و از هر کار خوب یا بدی، نمیتوان هر نتیجهای را انتظار داشت.
کدام انسان اهل تأمل و تفکر و دقت و البته انصاف را میتوان یافت که باور کند (چه رسد به آنکه به زبان و قلم آورد) که وجود کارخانهها و مراکز تولیدی در یک کشور نتیجه بیحجابی و ولنگاری اخلاقی باشد؟ آیا درک این حقیقت دشوار است که انسانهای اهل بیبندوباری اخلاقی و عیشونوش، انسانهای ضعیف و اهل مصرف هستند و اساسا نمیتوانند اهل تولید باشند و نمیتوانند بهرهوری مطلوبی در کار داشته و نیروی محرک یک کشور باشند؟
تولید و ایجاد مراکز تولیدی، زائیدهی «تلاش فکری و عملی» است، نه ولنگاری اخلاقی. البته در خصوص آمریکا، علاوه بر تلاش، «استعمار و غارت ملتها» نیز نقش بسیار مهمی ایفا نموده است.
اثر ولنگاری اخلاقی در آمریکا را در نگاه به زن به عنوان یک موجود درجهی دوم، در آمار دهشتناک روابط خارج از ازدواج و تجاوز جنسی و نوزادان نامشروع و در ستم و تجاوز حاکمیت آمریکا به ملل دنیا از جمله مردم آمریکا باید دید.
✍ ابَرشاگرد