- سوال دوم: سائلی دیگر می گوید: گفته ی شما با رجعت سازگاری ندارد، زیرا در عصر امام زمان، ائمه ی هدی علیهم السلام به این دنیا باز می گردند.
و علامه ی مجلسی در پاسخ گفته است:
گروهی از نادانان خیال کرده اند این اخبار(دو امام نمی تواند در یک زمان باشد مگر اینکه یکی ناطق باشد) منافی با اخبار رجعت پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم است و به همین جهت بی محابا این اخبار مستفیضه و بلکه متواتره که از ائمه نقل شده است را رد کرده اند. ادعای آنها از چند جهت باطل است:
اول این که: در بیشتر اخبار رجعت، تصریح نشده که آنها در یک زمان با هم اجتماع دارند، پس منافاتی نخواهد بود. بلکه ظاهر بعضی از اخبار چنین است که رجعت ائمه پس از حضرت قائم است یا در انتهای دوره ایشان است. و روایتی که میگوید"چهل روز بعد از قائم قیامت خواهد شد" خبری واحد است که یارای معارضه با اخبار فراوان را ندارد.
علاوه بر این، یکی از دانشمندان شیعه در کتاب رجعت خود می نویسد: "قائم" نیز پس از فوتش رجعت خواهد کرد" پس ممکن است روایت "چهل روز بعد از قائم قیامت خواهد شد" مربوط به بعد از رجعت ایشان باشد. و مؤید این مطلب روایات فراوانی است که دلالت دارند بر این که: هر مؤمنی یک مرگی دارد و یک کشته شدن و شهادتی، اگر در این زندگی بمیرد در رجعت کشته می شود و اگر در این زندگی به شهادت برسد در رجعت میمیرد . و نیز اخباری که دلالت دارند بر این که: زمین از حجت خالی نمیشود. پس به هیچ وجه منافاتی وجود ندارد.
دوم این که: ظاهر این روایات عدم اجتماع دو امام در این دوره از زندگی است، و بلکه بعضی از آنها در این معنی صراحت دارد. اگر هم ظهور در این معنی را نپذیریم، ناچاریم به جهت جمع بین روایات، حمل بر همین معنی کنیم؛ زیرا ظاهراً زمان رجعت دار تکلیف نیست، بلکه فاصلهایست بین دنیا و آخرت که نسبت به دسته ای دار تکلیف و نسبت به دسته ای دیگر دار جزاست. و همانطور که اجتماع ائمه در قیامت جای اشکال ندارد، اجتماعشان در این زمان نیز بعید نیست.
و ما نیز می گوییم: مقصود علامه ی مجلسی در مورد اول از کتاب رجعت، کتاب مختصر البصائر است. صاحب مختصر البصائر بر این باور است که امام زمان علیه السلام بعد از اینکه از دنیا می رود به دنیا باز خواهد گشت و بعنوان آخرین خلیفه از دنیا می رود. و مورد ثانی به استدلال عقلی گروهی بازگشت دارد که گفته اند: «دنیا ظرف حدوث و آخرت ظرف ظهور است» بدین معنا که اجتماع ائمه هدی علیهم السلام در قیامت، مستلزم اجتماع آنها در این دنیا است.
سوم این که: روایات رجعت، بیشتر و قوی تر از این دسته روایات است و نمی توان آنها را رد کرد و به این اخبار تمسک جست. بعضی از ایرادگیران برای مردم عوام و جاهلان شبهه میکنند که: اگر ائمه با هم باشند، با اینکه حضرت قائم امام عصر است، کدام یک تقدم در نماز و حکومت و قضاوت خواهند داشت؟ جواب این است که لزومی ندارد ما این مطلب را بدانیم، و از طرف دیگر به ما اجازه داده نشده که اخبار مستفیض را با مختصر استبعادهای واهی رد کنیم. ما به طور خلاصه میدانیم که ائمه در این موارد و غیر این طبق دستور خدا عمل میکنند. این ایرادگیر نمیداند که فرقی بین مرده و زنده ائمه نیست و بین ایشان هیچ اختلافی وجود ندارد. آنها برای همیشه امام و نماینده های پیامبر | چه در حیات و چه بعد از وفاتش هستند. و گذشته از این با فرض اجتماعشان در یک زمان، لزومی ندارد که همگی در یک مکان اجتماع داشته باشند، و نیز محتمل است که مدت کمی با هم اجتماع داشته باشند، و این احتمال نیز هست که رجوع ائمه پس از اتمام حکومت قائم و جهاد و دستورات خصوصی ایشان باشد. به علاوه، همین زمان طولانی که از دوره ایشان گذشته، برای جواب به این توهم شما کافی است(بحار ج ۲۳).
- سوال سوم: ممکن است در ذهن خواننده، این اشکال رخنه کند که چگونه ناطق بودن امامی که غایب است ممکن است؟ بخصوص آنکه در روایت آمده است: «ابْنُهُ حُجَّةُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَهْدِيُّ النَّاطِقُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ».
محدث نوری پاسخ را به خوف از اعداء ارجا داده است، یعنی امام ناطق است اما ظهور آن به سبب اعداء و کوتاهی مردم ناممکن است.
محمد بن طلحه شافعی گفته است: «حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را «بطین» گفته اند، یعنی مبطن و مخفی کننده علوم و اسراری که رسول خدا به او آموخته بود، به جهت نداشتن محل قابل و خوف و نبودن مجال...»(نجم الثاقب ج ۱ ص ۱۶۴)