🔴⚡️
مواجهه با «شورش بر ضدّ پاکدامنی»
🔺۱- در اغتشاش اخیر، لایههای بروناجتماعی عبارتند از لایۀ تمدّنی (دولتهای غربی) و لایۀ سیاسی (نیروها و گروهگهای ضدّنظام). لایههای دروناجتماعی نیز چنین است: خواص اغواگرِ زمینهساز (نیروهای فکری و رسانهای جریان اصلاحات و اعتدال)، طبقۀ معتقد به سبک زندگیِ غربی (مخالفانِ فرهنگیِ نظام) و هیجانزدگانِ تودهای (جوانانِ جوّزدۀ متأثّر از کجروایت).
🔺۲- در این ماجرا، ما ناچار شدیم برای "کوتاهمدّت" از "کشف حجاب"، عقبنشینی تاکتیکی و موقتی و مصلحتی کنیم؛ چنانکه متأسّفانه اکنون بهراحتی کشف حجاب میشود ولی امکان برخورد از دست رفته است، امّا از آن سو، توانستیم یک "کوچ بزرگ به شبکههای اجتماعیِ ایرانی" ایجاد کنیم.
🔺۳- باید چندی دیگر، با کشف حجاب "برخورد انقلابی و عالمانه" کنیم و هرگز حجاب اختیاری و آزادیِ کشف حجاب را نپذیریم، و با تداومِ انسدادِ شبکههای اجتماعیِ غربی، کوچ مجازی را "تثبیت و ماندگار" کنیم.
🔺۴- اگر "مجرای نفوذ دشمن" را - که شبکههای اجتماعیِ غربی است- کور کنیم، میتوانیم در درون جامعۀ خویش، دست به "اصلاح و تصفیۀ فرهنگی" بزنیم.
🔺۵- اگر دست شیطانیِ "اینستاگرام" و "واتسآپ" از سر جامعه قطع شود، دیگر "بازسازی فرهنگی" با "تلاطمهای اجتماعی" مواجه نخواهد شد. مسأله، "روایت منفی" است و این قبیل روایتها هم در فضای مجازی، ساخته و القاء میشوند.
🔺۶- امّا اگر "حجاب اختیاری" و "ولبودن فضای مجازی" را بپذیریم، زنجیرهای از عقبنشینی و انفعال شکل خواهد گرفت و نظام، بهشدّت تضعیف و تحقیر خواهد شد. در اینجا، نظام باید به "اقتدار رندانه" رو بیاورد و "شرایط اِعمال قدرت" را بیافریند.
🔺۷- در عین حال، باید برنامههای زیربنایی و بلندمدّت در "ساختار آموزشی" و "ساختار رسانه" در پیش گرفته شود. این بازسازیها باید در مدّت عمر یک دولت به مرحلۀ تحکیم برسند.
🔺۸- از نظر "فردی" نیز باید در صورت وجودِ شرایطِ مساعد و آرام، باید نسبت به کشف حجاب، "نهیازمنکر" کنیم؛ دوستانه و مهربانانه، و چنانچه احساس کردیم تله است، بیدرنگ فاصله بگیریم.
🔺۹- نباید واقعیّتهای فرهنگی را سیاه دید. وضعِ "عمق" جامعه با "سطح" آن، متفاوت است. ما گرفتار "بنبست فرهنگی" نشدهایم و رو به سقوط و فروپاشی فرهنگی نیستیم.
🔺۱۰- نهادهای فرهنگی با وجود دستاوردهایی که داشتهاند، امّا بهطور عمده، گرفتار "کمکاری" و "بیعملی" و "انفعال" از یک سو، و "ندانمکاری" و "سیاستهای نادرست" از سوی دیگر بودهاند. این واقعیّت، قابلانکار نیست. ازاینرو، رهبر انقلاب، خواستار "بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی" شدهاند. این امر به آن معنی است که ساختارهای فرهنگی نتوانستهاند آنچنان که باید، به "نیروی پیشبرندۀ آرمانهای فرهنگیِ انقلاب" تبدیل شوند، از جمله دربارۀ حجاب.
🔺۱۱- مطالعۀ سیاستهای حجاب در دهۀ گذشته و خروجی آنها نشان میدهد که ما از "گفتمانسازی" و "شناختدرمانی" و "آگاهیبخشیِ اجتماعی" غفلت کردهایم و کوشیدهایم با تکیه بر "قانون" و "سلب"، خلاء معرفتی و فکری را جبران کنیم. "باورهای متزلزلشده" را نمیتوان با "تحکّم"، تغییر داد، بلکه باید آنها را بازآفرینی و تقویّت کرد. حال پرسش این است که نهادهای فرهنگی در طول دهههای گذشته، هر یک چقدر در این زمینۀ خاص، بهصورت "مستقیم" و "جدّی" و "دامنهدار"، فعّالیّت داشتهاند؟ بهگمانم پاسخ، دلگرمکننده نخواهد بود. پس باید از همین نقطه نیز آغاز کرد. مواجهههای حقوقی و قانونی و سلبی به جای خود، امّا نهادهای فرهنگی، مسئولیّتهای "نرم" و "فرهنگی" و "فکری" و "محتوایی" بر عهده دارند.
🔺۱۲- از سوی دیگر، نباید غفلت کرد که مسألۀ اغتشاشگران، "معیشت" و "فقر" و "اقتصاد" نیست؛ اینها اغلب "متوسط" یا "متوسط به بالا" هستند و از نظر "فرهنگی"، آسیبدیدهاند نه "اقتصادی". در واقع، "اراذل و اوباش فرهنگی" هستند: "بیاعتقاد" و "بیریشه". امّا این را نمیگویند. ارجاعشان به "فضای مجازی" و "مواد مخدر" و "هیجان" درست است، امّا روشن است که "بیاختیار" نبودند. اغلب چنین "شخصیّتی" دارند. همین شخصیّتها هم مستعد "جذبشدن" در فضای مجازی بودند. درعینحال، برخی از اینها در فضای مجازی، ارتباط جدّی با "گروهکها" داشتند. این جریان اگر "ریشۀ اقتصادی" میداشت، مردمی میبود یا میشد، ولی "ریشۀ فرهنگی" دارد. "سرگردانهای فرهنگی" در فضای مجازی، سازماندهی شدند.
✍ مهدی جمشیدی
مرکز تعالی مدیران انقلاب اسلامی