|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
|مجنون عجیب است که اسم من را مجنون گذاشته‌اند!✋ من شاهد انسان های زیادی بودم که این اسم برایشان خیلی برازنده تر از من بود... همان هایی که با تمام آدم هایی که میشناختم فرق داشتند!🌱✨ همین متفاوت بودن کافی نیست برای اثبات جنونشان؟!🥲 عبدالله را احتمالا قبلا هم دیده بودم؛ اما بعد از اینکه در پایانی ترین روزهای سال ۶۲ شهید شد ۱۵ سالی را با هم سر کردیم... شده بود شهید گمنام!🦋 آن روز که عده‌ای با غم و شادی عجیبی، پیکر عبدالله را پیدا کردند و صدایشان به الله اکبر بلند شد را فراموش نمیکنم!🥺 راستش را بخواهد از همان لحظه فهمیدم دلم خیلی برای این رفیق مجنونمان تنگ خواهد شد❤️‍🩹 اصلا بدون آنها که من «جزیره مجنون» نمی‌شدم... ______________________ *از مرداد سال ۴۱ در روستایی در نزدیکی دامغان تا ۲۷ اسفند سال ۶۲ در جزیره مجنون، ۲۱ سالی میشود. شهید عبدالله هراتی، که موقع شهادت پدر یک خانواده سه نفره بود، سالها در جزیره مجنون ماند، تا تمام اجرهایی که در گمنامی است نصیبش شود🌿 و سرانجام سال ۷۷ به زادگاهش برگشت تا برای همیشه ستاره روستای عبدیای دامغان بماند🌟* 🔺@tabeen113