. ✅ یکی از نقاط وحدت و مفاهیم مشترک میان همه نظریه پردازان اسلام رحمانی، تقابل با اسلام سیاسی و حکومتی است. 🔻این تقابل از دریچه های متفاوت رؤیت پذیر است؛ مانند: [۱]. حضور قدرتمند لیبرالیسم در قرائت رحمانی، مانع ورود دین و باید و نبایدهای محدودیت ساز آن در اجتماع و عرصه های فرافردی است؛ زیرا دین با حدود و قیودی که دارد با آزادی های بی حد و مرز لیبرالیسم در عرصه اجتماع تزاحم می یابد و ارزشهای آن را به مخاطره می اندازد. [۲]. چنانکه دکتر کدیور و دیگر مؤسسان اسلام رحمانی تأکید دارند و از مطالعه متنی و میدانی آن بر می آید، سکولاریسم جزء ماهوی اسلام رحمانی لحاظ میشود. ⭕️ سکولاریسم، مخالف با دخالت دین در قلمروی اجتماع است و به حذف مرجعیت دین از حوزه های عمومی فرمان می دهد؛ ⬅️ یعنی امر خدا را به خدا واگذار و امر قیصر را به قیصر. در این دستگاه، دین سیاسی، ناسازگار با مبانی اسلام رحمانی و معارض با ارزشها و ایده آل های آن تعریف می شود. ▪️در پایان پاسخ به این پرسش می تواند حقایق بسیاری را روشن کند: از دو قرائت رحمانی و اسلام سیاسی، کدامیک خشم و دشمنی محافل رسانه ای و سیاسی آمریکا و اروپا و اسرائیل و وهابیت و بهائیت را برانگیخته و کدام حمایت های بی دریغ سیاسی و رسانه ای و مالی؟ 🔺@tabeen113