ص٢از٢ هرچه از این زمان بیشتر بگذرد، به دلیل فعال شدن برخی چهره‌ها و رسانه‌های خاص، به این اعتبار ادعا، خدشه وارد می‌شود. رفته رفته آنهائی که شیمون پرز «بزرگ‌ترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران» می‌نامد، تلاش می‌کنند، این اعتبار و انسجام اجتماعی را بشکنند. یا مردم را از بحرانی شدن اقتصاد می‌ترسانند، یا رو به شایعه‌سازی می‌آورند. یا اصل واقعه را چنان وارونه روایت می‌کنند که، در نهایت آن انسجام شکسته شود. شاید باورش سخت باشد اما برخی در همان روزهای نخست ترور اسماعیل هنیه گفتند: «کار خودشونه»(!) ۵- ایران عزیز و متحدانش، صد در صد پاسخ این تجاوز آشکار و میهمان‌کُشی صهیونیست‌ها را خواهند داد چرا که در غیر این صورت، بازهم این ترورها به شکلی بدتر تکرار خواهند شد این یک. دو: طبیعی است، هرچه پاسخ قوی‌تر باشد، زمان برای بررسی جوانب هم بیشتر خواهد بود. راز طولانی شدن زمان برای انتقام، می‌تواند بزرگ بودن انتقام هم باشد. سه: این هم طبیعی است که، مسئولینِ امر در همه جبهه‌های مقاومت، بهتر از امثال من و شما، به جزئیات و مسائل ورود دارند و بهتر از همه ما می‌دانند، انتقام باید کِی و چگونه گرفته شود. اما این‌جا زمان هم بی‌نهایت مهم است. دشمن و تریبون‌های جنگِ نرمش، به شدت فعالند. رهبران و متحدان رژیم صهیونیستی، مدام با واسطه و بی‌واسطه با هدف خدشه واردکردن به همین «اعتبار انتقام» و «انسجام» با مسئولین کشورمان تماس می‌گیرند تا شاید بتوانند، ضمن ایجاد تردید یا ترس، محاسبات را به هم بریزند. از آن سو رهبران 4 کشور اروپایی با بیانیه‌نویسی، تلاش می‌کنند ضمن بزرگ‌نمایی از توانایی‌های جبهه خود، ملت و مسئولین را بترسانند و از سوی دیگر، طرح آتش‌بس و مذاکره برای روز پنجشنبه (دیروز) را هم روی میز می‌گذارند تا شاید، بتوانند جلوی انتقام را بگیرند و ایران را -در صورت گرفتن انتقام- متهم به شکست طرح مذاکرات آتش معرفی کنند. یک جنگ روانی ترکیبی و بزرگ برای ترساندن. به قول رهبر انقلاب «یکی از پایه‌های اصلی جنگ روانی علیه ملت عزیز و ایران اسلامی، بزرگ‌نمایی توانایی‌های دشمنان است... از ابتدای پیروزی انقلاب آنها به شیوه‌های مختلف به ملت ما تفهیم و القاء می‌کردند که باید از آمریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها بترسید.» (دو روز قبل در دیدار خانواده شهدا) ۶- راه‌حل چیست؟ یکی از مهم‌ترین ابزارهای مهم این جنگ نرم، رسانه است. هر تحلیلی طی این دو هفته راجع به انتقام منتشر شده، ناظر به تحولات رخ داده است. باید ضمن ادامه این روند، و حفظ آن انسجام و اعتبار، یک «پیوست رسانه‌ای قوی» برای آینده و بعد از انتقام هم آماده کرد. همیشه پس از هر اتفاق مهمی مثل همین انتقام، سیلی از شایعات و اخبار جهت دار، برای پیروزی در میدان جنگ نرم به راه می‌افتد. مثلا در عملیات وعده صادق صهیونیست‌ها فورا مدعی شدند 95 درصد موشک‌ها و پهپادهای شلیک شده از سوی ایران را رهگیری کرده‌اند. یا با انتشار تصاویر یک ساختمان مخروبه، مدعی شدند یک کودک در این حملات مثلا زخمی شده است! همه این خبرسازی‌ها با هدف به بار ننشستن، عملیات بزرگ وعده صادق بود. باید یک پیوست رسانه‌ای برای بعد از انتقام تهیه و «روایِ اول» بود. این روایت اول است که در شرایط حساس، در ذهن‌ها نفوذ می‌کند. بدون داشتن این آمادگی رسانه‌ای تاثیر این انتقام می‌تواند به حداقل کاهش یابد. ضمن این که تا می‌توان باید، هزینه را برای افراد و رسانه‌نماهایی که به دنبال شکستن این اعتبار و انسجام هستند، بالا بُرد. در غیر این صورت، رسانه با آن قدرت جادویی که دارد، پیروز را مغلوب و مغلوب را پیروز جلوه داده و زمینه تکرار این جنایات و ترورها را برای همیشه، فعال نگه خواهند داشت. جعفر بلوری @tabibdavvar