یهودیت دینی علیه صهیونیسم خصلت‌ها و ویژگی‌های یهودیت قومی همواره در طول تاریخ، تقابلی جدی را بین آنان و سایر ملت‌ها و صاحبان دیگر ادیان موجب می‌شده که بعضاً عواقب آن متوجه یهودیت دینی نیز بوده است. اصولاً یهودیت قومی، تعلقی به باورهای الهی ندارد و تأکید چندانی بر دین یهود نمی‌کند، بلکه بر قومیت پای می‌فشرد و برتری‌طلبی و استیلای سیاسی، اقتصادی، نظامی و ... بر سایر ملت‌ها را پی می‌گیرد؛ بنابراین ما در این بحث با یهودیت قومی که بستری برای پیدایش صهیونیسم فراهم ساخته و هر زمان منافعش ایجاب کرده باورمندان به یهودیت دینی را قربانی نموده است مواجهیم. به گواه اسناد مسلم، یکی از مخالفان جدی صهیونیسم از ابتدای پیدایش آن همان یهودیت دینی بوده است؛ زیرا یهودیت دینی هرگز حاضر نبوده ننگ نژادپرستی و برتری‌طلبی قومی را به یهودیت پیوند زند، ضمن این که هر چند هدف اول صهیونیست‌ها ضدیت با مسلمانان بوده اما یهودیت دینی نیز از گزند آنان مصون نبوده است؛ البته تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به نظر می‌رسید صهیونیست‌ها توانسته‌اند همه را وادار به سکوت کنند، قطعاً این بدان معنی نبود که زخم‌ها از جنایات این جماعت حتی در میان یهودیان دینی ترمیم یافته است. چگونه یهودیان دینی می‌توانند فراموش کنند که برای کوچ اجباری هم‌کیشان‌ آن‌ها به فلسطین اشغال شده چه مصائبی به بار آورده شد. برای نمونه، در مورد یهودیان عراق باید گفت که کوچ اجباری عده‌ای، به دلیل وحشتی بود که جنایتکاران صهیونیست ایجاد کردند. الی لوبل یهودی در فرانسه در این زمینه می‌نویسد: «در بررسی یکی از هواخواهان سرسخت روش خشن جهت تسریع جریان مهاجرت یهودیان از کشورهای مبدأ به اسرائیل که اغلب «صهیونیسم خشونت‌آمیز» نامیده می‌شود- خشونت‌آمیز برای یهودیان- چنین می‌خوانیم: «دولت اسرائیل برابر این امر قرار گرفته بود که به نجات 130 هزار یهودی بشتابد تا ضمناً بدین وسیله تعداد اتباع یهود کشور را نیز افزایش دهد. جامعه یهودیت عراق در این هنگام فاقد یک رهبری قدرتمند بود. رهبران یهودیان عراق دست به هیچ اقدامی نزدند. یک نفر باید دست به کار می‌شد. او (بن‌گوریون) درست در لحظه مناسب اقدام نمود. تنها اقدامی مانند «ماجرای ناگوار» می‌توانست یهودیان عراق را به مهاجرت تشویق کند.» این «ماجرای ناگوار» عبارت بود از یک رشته اقدامات تحریک‌آمیز بدین شکل: در بغداد در برخی اماکن یهودیان- مانند کنیسه- بمب‌هایی منفجر کردند. این انفجارات قربانی‌هایی به همراه داشت و وحشتی که آن‌ها را تحریک به مهاجرت نمود. در این هنگام بسیاری از مأموران مخفی اسرائیل و مزدوران یهودی‌شان بازداشت شدند. دو نفر از خرابکاران اسرائیلی، محکوم شدند و اعدام گردیدند. استیون گرین- محقق آمریکایی که کتاب «جانبداری، روابط سری آمریکا و اسرائیل» را با استفاده از اسناد محرمانه آرشیو ملی آمریکا نوشته است- درباره برخوردهای خشونت‌آمیز صهیونیست‌ها با یهودیان دینی علی‌رغم گرایش خود به رژیم اسرائیل می‌نویسد: «ایرگون، سازمان نظامی تجدید نظرطلبان (صهیونیست) است. این سازمان از صهیونیست‌های افراطی تشکیل شده است که هیچ‌گونه حقوقی برای اعراب فلسطین قائل نیستند. تاکتیک‌های بیرحمانه ایرگون برای جمع آوری پول و سربازگیری از میان آوارگان یهودی، در بسیاری از گزارش‌های اطلاعاتی حکومت آمریکا در آلمان منعکس شده است. در ژوئیه 1948 (یعنی قریب یک‌ماه پس از تأسیس اسرائیل) گروهی از آوارگان یهودی در «برلین» که به تازگی از لهستان آمده بودند، به منظور اجتناب از مأموران سربازگیری ایرگون از منطقه آمریکا گریختند در یکی از اردوگاه‌ها، مأموران ایرگون، برخی از یهودیان را که برای جنگیدن با اعراب فلسطین داوطلب نمی‌شدند، کتک زدند و برخی دیگر را به مرگ تهدید کردند. در ضمن دروازه‌های اصلی اردوگاه‌ها را بسته بودند تا مانع فرار یهودیان شوند.» چنین اعترافاتی کاملاً گویای این واقعیت است که بسیاری از یهودیان دینی از ترس جان و با تهدید و ارعاب به فلسطین اشغالی انتقال یافتند. آیا آقای برگمن می‌تواند امروز ادعا کند کسانی که این‌گونه از موطن و زادگاهشان در اروپا، آمریکا، آسیا و ... به فلسطین کوچانده شدند با صهیونیست‌ها تقابلی ندارند؟ زیرا علاوه اعمال بر این روش‌های جنایتکارانه همه وعده‌های داده شده نیز خلاف واقع بوده است؛ به عبارت دیگر وعده بهشت برین سرابی بیش نبوده است بگذارید صریح‌تر این پرسش را مطرح کنیم: آیا با چنین سابقه‌ و شناختی از صهیونیست‌ها که هر جا منافعشان ایجاب کرده یهودیان دینی را قربانی مطامع خودکرده‌اند، ممکن نیست که امروز نیز در مناطق اشغالی از ابزار ترور، بمب‌گذاری و ... برای حذف و ساکت کردن مخالفان یهودی خود استفاده کنند؟ هیچ محقق منصفی نمی‌تواند به این پرسش جواب منفی دهد. منبع: خبرگزاری تسنیم tasnimnews.com/fa/news/1400/03/09/2512311/