داشتم با خودم فکر می‌کردم که تو این چه روضه و مناجاتی براتون بزارم که یاد شب جمعه چند هفته پیش کربلا (۲۵ مرداد) افتادم... پیاده‌روی اربعین و سفرنامه اربعین...🥺 یادش بخیر چه شب لذت‌بخشی بود، حدود سه ساعت به اذان صبح از محل اسکان‌مون به سمت بین‌الحرمین حرکت کردیم و لحظات ناب سحر و قبل اذان رو کنار قتلگاه (المذبح المقدس) گذروندیم... هر کی با حال و هوای خودش ضجه می‌زد... بعضی‌ها که مداح بودند روضه می‌خوندن و بزم اشک و ماتم برپا بود... طبیعی طبیعی... خالص خالص... احساس می‌کردم تو اون لحظات سحر و کنار گودی قتلگاه پاکِ پاکِ پاکِ پاک شدم... حسین جان دلتنگتم...😭 دوست داشتم فیلمی که از اون لحظات رو براتون ضبط کردم امشب دوباره بزارم...👇