✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش دوم) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است. 💠مبانی‌ تربیتی در تربیت ‌عاشورایی امام سجاد (ع) 2⃣اسوه‌ و ملاک‌ قرار دادن‌ پیامبر (ص) 🔹از جمله مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ظلم هایی که از صدر خلقت تا کنون به وقوع پیوسته، پشت پا زدن به سنت و سیره نبوی در جامعه اسلامی بود، موضوع مهمی که ریشه اصلی همه مشکلات تربیتی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و اعتقادی به شمار می آمد، در واقع زمانی که جامعه انسانی فرهنگ نبوی و محتوای انسان ساز وحیانی را مورد بی مهری خود قرار داده و به آن تمکین نمی‌نماید و خود را مطیع خواهش های نفسانی و شیطانی قرار میدهد، واقعه تلخ و دردناک سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا به وقوع می‌پیوندد. 🔹 (ع) نیز به نوعی ریشه مشکلات به وقوع پیوسته را، دوری از سیره و سبک زندگی نبوی معرفی کرده و تلاش دارد در خطبه شام، مردم را متوجه این فراموشی مرگبار نماید، از این رو نسبت و ارتباط خود را با منبع وحی مشخص میکند: «هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند، با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. اى مردم! من فرزند مکه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند کسى هستم که حجرالاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود؛ من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم؛ من فرزند بهترین حج ‌گزاران و تلبیه‌گویان هستم؛ من فرزند آنم که بر براق سوار شد؛ من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر کرد؛ من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرةالمنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام بارى تعالى رسید». [۱] 🔹در واقع فراموشی جایگاه و منزلت امامت و ولایت در تربیت اسلامی نیز ریشه در فراموشی سنت نبوی و دخیل کردن اجتهاد و تفسیر به رأی، در برابر نص صریح بود. قاعدتاً جامعه‌ای که سنت نبوی را به حاشیه رانده و به نوعی تفاسیر سیاسی و شخصی را جایگزین آن می‌نماید، بهره ای از مقام و منزلت امامت نخواهد داشت و این چنین در سال ۶۱ هجری به مصاف آن خواهد شتافت. ... پی‌نوشت؛ [۱] عوالم‌ العلوم‌ والمعارف‌ والأحوال من‌ الآیات‌ والأخبار والأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۸ - السجادع، ص۳۰۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel