💠اندیشه های تمدنی علامه طباطبایی (ره) 🖋 اندیشه های علامه پایه فکری تمدن اسلامی 🔸هنگامی که سخن از تمدن و تمدن سازی می شودمعمولا ذهن ها به ثمرات و آثار تمدن معطوف می گردد در حالی که مهم ترین بخش یک تمدن بنیان های اندیشه ای و زیرساخت های فکری آن است و این زیر ساخت هاست که بنای یک تمدن را از دیگر تمدن ها ممتاز و متفاوت می گرداند و ویژگی های زیر را باعث می گردد : 🔹 ۱.استحکام یک تمدن در رقابت ها و تقابل های تمدنی ۲.ظرفیت برای پوشش همه ساحت های انسانی جذابیت برای گفتمان سازی و ارتباط گیری با مخاطبان در یک عصر تمدنی ۳.حیات و پویایی و خودبه روزرسانی متناسب با قرار گرفتن در دوره های زمانی متفاوت ۴.ظرفیت سازی برای همه اقشار و تمام استعداد های انسانی ۵.قدرت هاضمه قوی و توانمند برای هضم خورده فرهنگ ها و... 🔸این دست گزاره ها محصول اندیشه هایی است که محدودیت های زمانی و مکانی را در نوردیده و توانسته باشد فراتر از افق های پیرامونی از حقایق عالم هستی نتایج و محصولاتی ارزشمند به بشریت عرضه نماید. علامه طباطبایی در زمره اندک اندیشمندانی است که چنین رویکردی در آثارش ظاهر و جلوه گر است. 🔹علامه طباطبایی اندیشه بسیار مترقی و نوینی از اسلام ارائه نمود که دارای این ویژگی های منحصر به فرد است توحید در اندیشه علامه نه فقط به عنوان مبنا و نه تنها محور همه ساحت های فکری، بلکه روح حاکم و دمیده شده در جزء جزء بنیان های فکری و همه ارکان نظام اندیشه ای علامه است و این روح توحیدی همه اجزای این اندیشه را حیات می دهد و هنگامی که این سیمرغ در کالبد سیمرغ ساحت های بشری به پرواز در می آید تمدنی توحیدی در عرصه عالم بشری پدیدار می گردد. 🔸هنگامی که این سبک اندیشه بنیادین در کنار روح توحید نفی عبودیت غیر خدا قرار می گیرد آلیاژی از یک نظام فکری نوین عرضه می نماید که در عرصه جامعه بشری نه تنها همه خورده فرهنگ ها بلکه تمام تمدن هایی که تا آن روز پا به عرصه جوامع بشری گذاشته است را به چالش می کشد.که البته تبیین علمی و تخصصی این مطلب مجالی وسیع تر و متناسب طلب می نماید. ☑️ @amin_enqelab