إِذاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيراً (75) آنگاه دو برابر (كيفر مشركان) در زندگى و دو برابر در مرگ، عذابت مى چشانديم و براى خويش در برابر قهر ما ياورى نمى يافتى. - خداوند، هم لطف دارد، هم قهر. «ثبّتناك، اذقناك» - ركون، (گرايش و اعتماد) به كفّار، از گناهان كبيره است، چون وعده ى عذاب درباره اش داده شده است. «تَركنُ اليهم... اذقناك» - كيفر كمترين لغزش رهبران، دو برابر ديگران است. هرچه مقام علمى و موقعيّت اجتماعى و معنوى انسان بيشتر باشد، مسئوليّت و خطر هم بيشتر است. «شيئاً قليلاً... ضعف الحياة» - اگر در قوانين كيفرى، براى مسئولين جريمه ى سنگين ترى وضع شود، خلاف عدالت نيست. «اذقناك ضعف الحياة» - در برابر قهر الهى حتّى براى پيامبر نيز هيچ قدرت و مقامى نمى تواند مانع ايجاد كند. «لاتجد لك علينا نصيراً» - تمايل به كفّار، سبب تنها ماندن انسان و محروم شدن از نصرت خداوند است. «تَركَنُ اليهم... لاتجد... نصيراً»