باخت‌گرایی در برابر روایت فتح 🔰 قسمت اول 🔶 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تقریظ بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» ضمن تجلیل از گزارشی متقن و پرفایده این کتاب از حادثه‌ی مهم تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸، نبود چنین روایت‌هایی را یکی از خلأهای رسانه‌ئی و تبلیغاتی ما دانسته و میگویند که «ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند.» 🔶 موضوع جنگ روایت‌ها در عرصه تولید روایت‌های تاریخی یکی از موضوعاتی است که مورد تاکید رهبری بوده است و ما در این عرصه دچار خلأ هستیم. علت این خلأ چیست؟ چرا دچار غفلت شدیم و دشمن توانست بسیاری از حوادث را وارونه جلوه دهد؟ البته این که رهبر فرزانه‌ی انقلاب از ضمیر «ما» و فعل دوم شخص جمع در این جملات استفاده می‌کنند از سر بزرگواری و تواضع است. و الا کیست که نداند ایشان در این موضوع نه تنها هرگز غفلتی نداشتند بلکه از هشیارترین نخبگان جامعه‌ی ما بودند و زمانی نخستین هشدارها در موضوع جنگ روایت‌ها را با کلیدواژه‌ی «تهاجم فرهنگی» مطرح فرمودند که بسیاری از مسئولین سطوح عالی هم در خواب غفلت «توسعه» بودند. برخی حتی در مقام انکار برآمدند که «خبری نیست» و «اتفاقی نیافتاده» و همان «تبادلات فرهنگی» که قرن‌ها وجود داشته ادامه دارد. عده‌ای پا فراتر نهادند و از «توهم توطئه» سخن گفتند و حتی مفهوم «دشمن» را زیر سؤال بردند و اساساً «استقلال» را در عصر جهانی‌شدن بی‌معنا دانستند. به نظر من عمده موفقیت دشمن از طریق میدان داخلی بود. حتی این شبکه‌های فارسی زبان وابسته که در دهه‌ی اخیر برپا شد هم خروجی و محصول آن فضای فرهنگی و رسانه‌ای غفلت‌زده داخلی است. اغلب عناصر و عوامل اصلی آن‌ها در زیست‌بوم آن فضای فرهنگی و سیاسی که در داخل شکل گرفت، پرورش یافتند و به خارج منتقل شدند. آن زیست‌بوم با درک نادرست از معادلات جهانی و فهم سطحی از تاریخ و فرهنگ غرب و غفلت از منافع ملی و هویت فرهنگی، عناصر سیاسی و رسانه‌ای پرورش ‌داد که حتی خدمت ذیل ارتش بیگانه و حمایت از حمله‌ی دشمن خارجی به کشور و نسل‌کشی ده‌ها هزار نفر در غزه هم برایش قبحی ندارد. 🔶 اگر قدری به عقب برگردیم می‌بینیم در روزگاری برخی دفاع از هویت ملی و فرهنگی در برابر شبیخون دشمن را با جنگ «دن کیشوت» با آسیاب‌های بادی مقایسه کردند. ایستادگی در برابر سیطره‌ی محصولات فرهنگی بیگانه را «سیم خاردار کشیدن مقابل سیل» جلوه دادند. این کنش‌گری‌ها خواسته یا ناخواسته راه را برای «عادی‌سازی» و «طبیعی نمایی» عملیات فرهنگی و رسانه‌ای دشمن هموار کرد. متأسفانه عده‌ای از «نخبگان» سیاسی و فرهنگی ما در این مسیر چنان دچار خوش‌بینی و ساده‌لوحی نسبت به دشمن بودند که گاه خروجی نظر و عمل آنها در فضای فرهنگی داخل «بزک کردن چهره‌ی دشمن» بود. این چهره‌ها و جریان‌ها در برخی از ارکان حاکمیت و نیز در مطبوعات و فضای مجازی به شدت به ترویج «باخت‌گرایی» (Defeatism) دامن می‌زدند. باخت‌گرایی به یک وضعیت ذهنی و روانی و نیز سیاسی گفته می‌شود که افراد هرگونه تلاش و مبارزه و ایستادگی برای رسیدن به هدف را بیهوده و شکست خورده پنداشته و بدون هر مقاومتی خواهان تسلیم هستند. 🔸 : آقای دکتر آقای دکتر شهاب اسفندیاری؛ دانش‌آموخته‌ی دکتری «نظریه‌ی انتقادی و مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان 🆔 @tahlil_shjr