تا کجا روا می‌دانند؟ ✍️ معضل و ترمز اصلی در مقابل «پیشرفت، عدالت، خدمتگزاری، و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی»، سبک زندگی و سیاست‌ورزی «اشرافی- اباحی» است، و نه مثلا چند و چون سیاست خارجی و یا کمی اختیارات رئیس‌جمهور. 🔹در همین جنایت اخیر ببینید چه قدر بی‌پروا، قاتل را تبرئه کردند و زن جوان قربانی را آماج انواع تهمت قرار دادند. چرا؟ چون اولی هم‌قبیله‌ای است و می‌تواند مهریه‌ای معادل 6 میلیارد تومان تعیین کند و خانه‌ای در یک برج گران‌قیمت در شمال شهر تهیه نماید، و دومی از فرودستان و شهروندان دون‌پایه و درجه 2 محسوب می‌شود. بنابراین روا داشتند که یک جا، حقوق و اخلاق و وجدان و شرافت و صداقت و انسانیت را لگدمال کنند. ♦️بدترین تهمت‌ها را که قلم از بازگویی شرم دارد، به قربانی زدند و داعش‌وار، حکم مهدورالدّمی او را که دستش از دنیا کوتاه است دادند؛ حال آنکه سال‌ها بر طبل حقوق زنان و فمینیسم کوبیده بودند.(همین‌ها بارها در موارد اثبات‌شده خیانت به شوهر، از زن خیانتکار در مقابل حکم دادگاه جانبداری کردند!). 🔹کسانی که جنایت مسلم را با وجود اعتراف قاتل، انکار و توجیه و تقدیس کردند؛ چرا نتوانند دروغ تقلب 11 میلیونی را در انتخابات 88 بگویند، جشن چهل میلیونی ملت را تبدیل به بحران کنند، گرای تحریم‌های فلج‌کننده را به دشمن بدهند، و آخر سر، خود را میانجی مذاکره و منجی اقتصاد جا بزنند؟ چرا نتوانند حقوق‌های نجومی را حق مدیران نابغه بخوانند و یا مفاسدی نظیر اختلاس 11 هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان را «بدهی معوقه» بنامند؟ ♦️این «رواداری» و «مباح‌انگاری»، از خطرناک‌ترین تهدیدهاست که سرریز می‌شود و در قالب هنجارشکنی و قانون‌شکنی نمود پیدا می‌کند. همین رویکرد مغایر با اخلاق انقلابی و اسلامی بود که در دولت سازندگی، مانور تجمل را راه انداخت، از دولت اصلاحات و مجلس ششم، ویترین دهن‌کجی به اولویت‌های مردم ساخت، و شورای شهر اول تهران را که بدون نظارت رایج شورای نگهبان تشکیل شده بود، به انحلال کشاند و اسباب سرافکندگی مدعیان اصلاحات کرد. 🔹باورمندان به همین منطق بودند که با وقاحت گفتند «اولویت ما مسائل سیاسی است؛ اگر مرگ موش را هم مجانی توزیع کنید، مردمی که لشکر قابلمه به دست رقبا هستند، برای آن صف می‌کشند». ♦️دارندگان همین اخلاقند که می‌گویند «کشتم که کشتم، دیه‌اش را می‌دهم»؛ «کشت که کشت، مقتول مهدورالدم بود»؛ «همین است که هست، رای داده‌اید و باید تحمل کنید»؛ «وعده‌ها را عملی نکردیم که نکردیم، انتخابات همین وعده دادن است»؛ «در کمتر از دو سال، سه شهردار عوض کردیم که کردیم»؛ «در طول شش سال یک مسکن هم نساختیم و قیمت سه برابر شد که شد»؛ «گرانی شدت گرفت که گرفت، منطق عرضه و تقاضا همین است»؛ «توافق، بر عکس وعده‌ها از آب درآمد و فتح‌الفتوح به خسارت محض انجامید که انجامید»! 🔹با قول یا فعل می‌گویند «اینکه توهم هزار تومان شدن دلار به صرف واگذاری امتیاز به دشمن را در ذهن مردم انداختیم، اما نرخ آن تا 16،17 هزار تومان هم بالا رفت، طبیعی بود»؛ «در شش سال، سه بار وزیر تغییر کرد و وزارتخانه مهم آموزش و پرورش دچار بی‌ثباتی شد که شد»؛ سازمان‌های «تامین اجتماعی» و «امور مالیاتی» ماه‌ها با سرپرست موقت اداره شدند که شدند؛ سفارت‌خانه‌های مهم ما در چین و هند (و امروز آلمان) برای ماه‌ها بی‌سفیر ماندند که ماندند؛ ♦️کارچاق‌کن‌ها با دادن رشوه، قرارداد پرخسارت کرسنت را در دوره اصلاحات تحمیل کردند و به جای 54 میلیارد دلار سود، 14 میلیارد دلار خسارت روی دست ما گذاشتند که گذاشتند؛ 🔹توتال برای دومین بار سر وزارت نفت کلاه گذاشت و اطلاعات سرّی پارس جنوبی را دزدید و رفت و در فرانسه و آمریکا به خاطر همین پرونده فساد و رشوه محکوم شد که شد؛ آمریکا از زیر بار تعهداتش در برجام شانه خالی کرد اما ما را در برجام معطل و متعهد نگه داشت، به جهنم!